روشهای انتقال مفاهیم دینی شماره ۱

روشهای انتقال مفاهیم دینی شماره۱

به قول سعدی: مشک آن است که ببوید نه آنکه عطار بگوید

بحث اول

آنچه ما در ذهن داریم علم است ؛ و نحوه ارائه علومی که در ذهن ماست ، تعلیم است.

روشهای ارائه مفاهیم دینی

روشهای ارائه مفاهیم دینی که اعم از قرآن ، حدیث، احکام، اخلاق، سلوک و … هستند.

روش در لغت به معنای: طرز، طریق، طور، رسم، سبک، اسلوب، نهج، گونه، هنجار، فوت و فن، لم، شکل، نحوه، شیوه و….

معنای اصطلاحی: راهکار انتقال آموزه های دینی به دیگران می باشد.

اگر این روش را اعم بدانیم می توان کلمه دینی را حذف کرد. راهکار انتقال دانسته ها و معلومات ذهنی به دیگران می تواند دینی یا غیر دینی باشد.

روش: شیوه و راه انتقال آنچه در ذهن داریم به دیگران را روش گویند.

به دو صورت می توان چیزی را به دیگران منتقل کرد:

۱. مستقیم مثل موعظه و نصیحت که به طور مستقیم هستند؛ پسرم دنیا دریای عظیمی است که دانشمندان فراوانی در آن به هلاکت رساندند پس تو کشتی خود از ایمان بساز و بادبان ها آن را توکل قرار بده و توشه ای از تقوای الهی در آن ذخیره کن (نصایح لقمان به فرزندش) که به صورت مستقیم است.

۲. غیرمستقیم عبارتند از: کنایه، جایی که در قرآن خداوند متعال به پیامبر می فرماید یا رسول الله استغفار کن و طلب مغفرت از خدا بکن.

از امام صادق علیه السلام می پرسند پیامبر که معصوم بود پس چرا خداوند به او می گوید که استغفار کن و طلب مغفرت کن؟ امام صادق علیه السلام می فرماید: خداوند متعال پیامبر را به روش «ایاک اعنی واسمعی یا جاره» (تو را قصد می کنم ولی بشنو ای همسایه) مبعوث کرد. ضرب المثل معروف عرب است که امام صادق علیه السلام استفاده کرده است.

گاهی روش غیرمستقیم به صورت اشاره می باشد: ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفتی که خدایان متعدد را به جای خدای یگانه بپرستند؟ اشاره به بطلان تعدد الوهیت وتعدد خدایانی است که مسیحیان دارند.

تعریض، تلویح، تداعی معانی، موارد روش های غیر مستقیم برای انتقال مطالب به دیگران می باشند.

در روایت هست امام سجاد علیه السلام بعد از حماسه عاشورا هر وقت چشمشان به آب و غذا می افتاد فراوان گریه می کردند که به صورت غیر مستقیم صحنه عاشورا را در ذهن مردم تداعی کنند.

روشهای مستقیم

۱. اختصاصی: روشهایی است که در بعضی علوم صرفا از آن استفاده می شود مثال: در انتقال علوم تجربی به دیگران از روش آزمایشگاهی کمک گرفته می شود یا در تدریس درس اخلاق از روش اختصاصی الگوی عملی کمک گرفته می شود. روش تدریجی به تدریج بیان کردن مطالب از روشهای اختصاصی است که در بیان معارف دین از آن کمک گرفته می شود.

مرحوم سهل شوشتری دانشمند بزرگی که به معارف بزرگی رسید از این مرحوم پرسیدند چه شد که شما سهل شوشتری شدی؟ شخصیت بزرگ و بزرگوار اینچنین؟ فرمود من کودکی سه ساله بودم پدرم را از دست دادم تحت تکفل دایی ام بودم یک شب ادرار بر من غلبه کرد، رفتم دستشویی وقتی برگشتم دیدم دایی ام کنار اتاق ایستاده و کاری انجام می دهد که بعدها معلوم شد این کار نماز خواندن بوده. من نشستم کنار دایی و نگاهش می کردم نمازش که تمام شد گفت پسرم چرا اینجا نشسته ای؟ گفتم من از این کار شما لذت می برم این کارتان را دوست دارم. گفت: دوست داشتی دیدی؟ گفتم بله. گفت امشب بس است برو بخواب. فردا شب بیدار شدم دیدم که دایی ام باز دارد نماز می خواند کنارش نشستم همین که ایشان به رکوع و سجده می رفت من از این کارشان خوشم می آمد بعد از نماز دایی گفت: چرا اینجا نشسته ای؟ گفتم دوست دارم وقتی شما نماز می خوانی نگاه کنم. گفت: دوست داری؟ گفتم بله. گفت بنشین به این طرف که قبله بود و یک مرتبه بگو یا حاضر یا ناظر گفتم گفت بس است خسته شدی برو بخواب. دوباره فردا شب بیدار شدم مرا رو به قبله نشاند و گفت سه مرتبه بگو یا حاضر و یا ناظر! می فرماید ۵ ساله بودم که تمام نمازهایی که دایی ام می خواند واجب و مستحب را من هم می خواندم. اگر شب اول به او می گفت هر کاری من می کنم تو هم بکن شب اول از پا در می آمد و بیدار نمی شد. تدریج در این کار اختصاصی است که اگر کسی عمل نکند زحماتش از بین می رود که این عرصه بسیار زیباست و جزء اصول انتقال معارف به دیگران است.

۲. عمومی: که به دو بخش اصلی تقسیم می شوند:

الف)آموزشی

ب)تربیتی

روشهای تربیتی در ارائه مفاهیم عمومی به دیگران به سه دسته تقسیم می شوند:

یک دسته روشهای بازدانده (اقسامی دارد روشهای تبینی و آگاهی بخش) یعنی روشهایی که اگر کسی بداند می تواند جلوگیری کند پیشگیری کند از بی ادبی و بی دین شدن مثلاً: اگر نوجوانی ۱۰ ساله در محل زندگی یا خانواده یا در کوچه ای هست که سیگاری درآورده روشن کرد و شروع کرد به کشیدن سیگار اگر ما به او رسیدیم در این محل و به او گفتیم پسرم اینکه تو سیگار را روشن می کنی این مثل این می ماند که تمام زندگیت را تبدیل به چک کرده و با دست خودت کبریت می زنی به این چک و دود می کنی به هوا. بعد معتاد می شوی و توان جسمی را از دست می دهی و دزدی و بزهکاری و…زندگی ات از بین می رود اگر ۱۰۰ نفر در یک محل باشند حتی یک نفر یکبار هم به این نوجوان بگویند که این کار تو به معنای آتش زدن تمام هستی ات است سنگ هم باشد آب می شود. اگر او را آگاه کردیم وقتی آگاه شد این آگاهی جلوی او را از این کارها می گیرد.

دسته دوم سرعت در تربیت ایجاد می کنند کسی بداند زودتر به نتایج تربیتی می رسد اگر آنها را عمل کند.

دسته سوم تصحیح رفتار کسی رفته گناهکار و معتاد و …شده این روشهای تربیتی را که عمل کنیم او رفتارش را تصحیح می کند. مثلا قرآن برای آدمی که گناهکار است، و گناه نوعی لغزش به حساب می آید قرآن برای تصحیح رفتار کسی که لغزش پیدا کرده توبه را در مسائل تربیتی و اعتقادی پیشنهاد می کند.

روشهای آموزشی

انتقال مفاهیم به دیگران به دو بخش عمده تقسیم می شود:

۱. روشهای سنتی: روشهایی گفته می شود که در قدیم از آنها استفاده می شد برای انتقال مفاهیم ذهنی به دیگران که خود به دو دسته تقسیم می شود: یکی روش مکتب خانه ای: که در مکتب خانه ها آن روزها از این روش استفاده می شد به صورت هجاء کردن این روشها نیست و هیچ کس از روش مکتب خانه ای برای انتقال مفاهیم ذهنی کمک نمی گیرد.

دیگری روش سقراطی: افلاطون شاگرد سقراط می گوید روش سقراط اینگونه بود که برای انتقال مفاهیم ذهنی از متن درسی و آموزشی استفاده نمی کرد هیچ متن درسی نداشت لذا وقتی وارد کلاس می شد سؤالی مطرح می کرد و کلاس را به جواب دادن به آن سؤال ادامه می داد و در دل جواب سؤال اول یک سؤال بوجود می آورد و کلاس را در نهایت با یک سؤال بدون جواب کلاس را تمام می کرد در جلسه بعد که کلاس تشکیل می شد برای جواب دادن به سؤال مطرح شده بدون جواب جلسه قبل. این روش هم گرچه هست ولی کمی شبیه آن است پرسش و پاسخ هست ولی غیر از روش سقراط می باشد.

۲. روشهای جدید: این روشها به دو بخش اصلی تقسیم می شوند:

الف) متداول و فراگیر به معنای اینکه در تمام مراکز آموزشی اعم از حوزوی و غیرحوزوی سایر کشورهای دنیا از این روشها برای انتقال مفاهیم ذهنی خود به دیگران استفاده می کنند اصطلاحاً روشهای استاندارد هم گفته می شود به این معنا که همه پذیرفته اند و همه مراکز از این روشها استفاده می کنند.

ب) روشهای ابداعی و نوین بعضی از مراکز علمی و دینی و آموزشی استفاده می کنند و بعضی دیگر استفاده نمی کنند.

روشهای متداول و فراگیر عبارتند از:

۱. پرسش و پاسخ: به جای اینکه سخنرانی کنیم و یا درس بدهیم می گوییم سؤال کنید تا من جواب بدهم که این پرسش و پاسخ ۱۷ نوع دارد.

۲. بحث و مباحثه: مطلبی را دو نفر شروع می کنند با هم بحث کردن تا هر دو متوجه شوند سؤال و جواب و نتیجه چه می شود.

۳. پروژه ای: روشی که قبل و بعدش مشخص است. و اصطلاحاً می گویند بررسی و تدوین عمقی موضوعی که ارزش یادگیری بیشتری دارد. اگر چند سؤال داده شد و گفتیم بروید از قرآن و حدیث و….پیدا کنید بیاورید این روش پروژه ای نیست. اما اگر گفتیم این چند سؤال در یک محدوده معین شده آیه اول سوره بقره تا آخر جزء یک این پروژه بسته شده و مشخص مجموعه مشخص شده که ویژگی اصلی روش پروژه ای این است که به ترتیب باشد اگر ۳۰ تا سؤال داده شد بروید از جزء یک قرآن پیدا کنید اولاً فقط جوابها در جزء یک باشد دوما در آیه های اول جواب سؤال اول در آیه های دو و سوم جواب سؤال دوم بعدی هم به ترتیب تا می رسد به آخر جزء اول جوابش می آید سردرگمی ندارد. ضمن اینکه ترجمه را می خواند و جوابها را پیدا می کند انگیزه ای می شود برود جلو در این روش ایجاد انگیزه فوق العاده ای در مخاطب ایجاد می شود لذا علاقه پیدا می کند جلوتر برود.

۴. اکتشافی: یه وقتی می گوییم بروید در قرآن آیاتی که دلالت بر یگانگی خداوند می کند بدست بیاورید مثلا یکی «قل هو الله احد» این را پیدا می کند. یه وقتی یکی این آیه را می آورد «لاتشرک بالله» قل هو الله احد یعنی خدا یکی است به دلالت مطابقی. لاتشرک بالله هم می گوید خدا یکی است اما به دلالت التزامی. اگر مطلبی به دلالت التزامی دلالت بر چیزی کرد می گویند روش اکتشافی. خود آیه به صراحت نگفته است که خدا یکی است ولی از دل آیه کشف می کنیم که لاتشرک بالله یعنی خدا یکی است.

۵. روش تمرینی (تکلیفی): که تکلیف شفاهی داریم و کتبی. مثلاً امشب قبل از خواب دعای فرج را برای سلامتی امام زمان (عج) خوانده شود. کتبی هم مثلاً برگه های آماده شده از قبل می دهیم که بروند سوالات را جواب بدهند و به ما ارائه بدهند. امشب یک نامه برای خدا بنویسید.

۶. گردش علمی: مثلاً کسانی که خاک شناسی می خوانند وقتی انواع سنگ ها و صخره ها را آموزش می دهد باید بچه ها را ببرد به کوه بگوید سنگ فلانی که گفتم منظور این است. سنگ خارا این است سنگ صخره این است که انواعی هم دارد ۱۲ نوع است. این روش یعنی به صورت جابجا شدن نکته های علمی هم بدست بیاورد. یا با دیدن یا آموختن.

۷. روش آزمایشی؛

۸. روش نمایشی: دنیا از این روش استفاده می کنند تمام سیستم های نو انتقال مطالب از پرده ها و سینما و تلویزیون و ماهواره و…نمونه هایی از روش های نمایشی هستند که روش های نمادین هم گفته می شود. «صلوا کما رأیتمونی» نماز بخوانید طوری که می بینید من می خوانم. پیامبر نماز خواندنش را، وضو گرفتنش را، به نمایش می گذاشت آن طوری که من رکوع می کنم، من می ایستم شما آن طور عمل کنید که در دنیا طرفدار زیاد دارد.

۹. توضیحی: این روش که در آموزش پرورش عمل می شود روشی است که با متن آموزشی همراه باشد جزوه درسی داشته باشد.

۱۰.یادگیری فردی: همان تبلیغ انفرادی که اقسامی دارد.

۱۱.تلفیق و جمع بندی روشها: برای انتقال یک مطلبی از چند روش همزمان استفاده می شود.

۱۲.آموزش مهارتهای فراشناختی: مثال: می خواهیم مکاسب را بخوانیم قبل از اینکه استاد توضیح دهد که چه چیزی نوشته شده و درس بدهد قبل از اینکه کتاب را باز کند بگوید کتاب را ببند و بگوید این کتابی است فقهی و ۵۴ کتاب فقهی داریم که یکیش کتاب کسب و کاسبی است که خود به سه بخش اصلی تقسیم شده یک بخش معاملات حرام یک بخش نحوه معاملات و بخش سوم خیارات می باشد. در بخش اول که محرمات است به چند بخش تشکیل می شود اعمال حرام حرفهای حرام. اطلاعات خوبی بدهد که ما خوب احاطه پیدا کنیم بعد بگوید هدف از نوشتن کتاب چه بوده نظراتش را چگونه باید بدست آورد آیا مطلب را رها کرده؟ ما می خواهیم به چه نقطه روشنی برسیم. وقتی این گونه اطلاعات قبل از درس داده شود می گویند آموزشهای فرای شناخت و مافوق چیزی که در کتاب نوشته شده یاد بگیریم.

۱۳.استقرائی و قیاسی: از کلی به جزئی و از جزئی به کلی است.

روشهای جدید ابداعی:

الف) روش طراحی: از سلسله روشهای ابداعی و نوین است. مراد از طراحی استفاده از یک خط و یک پاره خط است کسی که بتواند یک خط و یک نیم دایره بکشد توانسته است از روش طراحی برای ارائه اندوخته های ذهنی اش به دیگران کمک بگیرد. منظور این نیست که برویم سالها و در دانشکده های مختلفی زحمت بکشیم تا بتوانیم مطلبی را طراحی کنیم. یک وقتی می گوییم پیامبر اسلام (ص) می فرماید: «من تواضع لله رفعه الله و من تکبر خفضه الله» کسی که تواضع داشته باشد بخاطر خدا، خدا او را بزرگ می کند اما کسی که تکبر بورزد خداوند با خفت و خواری او را کوچک می کند و پایین می آورد. به این روش سخنرانی می گویند. یک وقتی همین روایت را با روش طراحی می گوییم: پیامبر می فرماید «من» یعنی انسان، «تواضع لله»(تواضع را با کشیدن یک خط مستقیم بسمت پایین نشان می دهیم ) کسی که تواضع داشته باشد سر فرود آورد «رفعه الله» خدا او را بزرگ می کند بالا می برد(رفعت الهی را با کشیدن یک نیم دایره که در سرش بسمت بالا فلش است و ابتدای آن انتهای خط اول است نشان می دهیم ). اما «من تکبر» کسی که تکبر بورزد و بالا ببرد «خفضه الله» خداوند در دید مردم او را پایین می آورد(طراحی آن بر عکس قبلی).

منبع: تبلیغ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک عنوان را درج کنید * Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.