من توصیه میکنم به جوانان عزیزمان با معانی آیات قرآن خودتان را مأنوس و آشنا کنید. آنهایی که زبانشان زبان قرآن نیست در این زمینه باید تلاش بیشتری بکنند و با قرآن مأنوس شوند و آشنا بشوند. بعد که آشنا شدند آن وقت در معانی قرآن فکر و تدبّر کنند و آنها را دریافت کنند. البته وظیفه استادان و بزرگان و علماء و روشنفکران و سیاستمداران و نخبگان حکومتی و دیگران هم خیلی سنگین است.[۱]
[۱] . بیانات رهبر فرزانه انقلاب در تاریخ مهرماه ۱۳۸۲
۱.۲.۴. اهتمام جهت بهتر، قویتر و صحیحتر نمودن تلاوت و مراقبت از خود
آنچه که وظیفهی قراء است، این است که قرائت را روزبه روز بهتر کنند. ما به عموم مردم میگوییم که با قرآن انس بگیرند؛ به شما قراء هم میگوییم که تلاوتتان را روزبه روز بهتر، قویتر، صحیحتر و با خصوصیات جاذبه آفرین همراهتر بکنید.[۱]
وقتی کسی قرائتش خوب شد، پشت رحل که نشست، ممکن است خودش را رها کند؛ بگویند ما که حالا خوب میخوانیم! نخیر، این آفت بزرگی است؛ مواظب باشید. هیچ کس نگوید من که حالا خوب میخوانم؛ نه، شما آیا بهتر از شیخ مصطفی اسماعیل، کسی را در دنیای قرآن سراغ دارید که قرآن خوانده باشد؟ نوارهایش را ببینید، بعضیهایش نوارهای بدی است؛ مستمع هیچ لذتی احساس نمیکند. آن آدمی که از بچگیاش قرآن را خوانده، به خاطر همین احساس، گاهی آیهی قرآن را غلط خوانده است. پس میشود که انسانی در حد اوج و عظمت آن چنان قرائی ـ چه در قرائت و چه در حفظ ـ بد بخواند. برای اینکه قراء خوب، بد نخوانند، بایستی اولاً معلومات خودشان را روزبه روز بیشتر کنند و بیشتر یاد بگیرند ـ چه صوت و آهنگ را، چه رموز تلاوت تجویدی و چه رموز تلاوت مجلسی را ـ بعضیها هستند که تجویدشان هم خوب است، اما بلد نیستند در داخل یک مجلس، یک تلاوت جمع و جور خوب بخوانند. همهاش را با هم باید یاد بگیرند. دوم اینکه وقتی میخوانند، مواظب باشند که خودشان را رها نکنند، بیتوجهی نکنند؛ نگویند ما که خوب میخوانیم. نه، بایستی هر دفعه که مشغول تلاوت میخواهند بشوند، از خواندن خودشان مراقبت کنند.[۲]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان قرآن: عبدالعزیز صیاد، محمود منشاوی ۲۲/۰۱/۱۳۷۰
[۲] . بیانات مقام معظم رهبری در پایان مراسم قرائت قرآن ۰۴/۱۲/۱۳۷۲
۲.۲.۴. لزوم آگاهی به ترجمه و حفظ آیات
اگر فهمیدید که چه دارید میخوانید، مستمع شما فهم شما را حس خواهد کرد. نه این که اجمالاً بدانیم که این آیه در باب مثلاً بنیاسرائیل است؛ نه، این کافی نیست، باید تفصیلاً بدانیم که این آیهی شریفه به ما دارد چه میگوید. وقتی قرآن را با توجه خواندید، در مستمع نفوذ میکنید؛ قلب مستمع شما تکان میخورد. او حس میکند که شما دارید از ته دل میخوانید. این کجا و این که انسان الفاظی را بخواند کجا. پس ترجمه و حفظ هم جزو چیزهای بسیار لازم برای قاری است.[۱]
برادران قاری، هر آیه، هر قسمتی را که میخواهند بخوانند، حتماً سعی کنند معنا و ترجمهی آن قسمت را یاد بگیرند؛ این در تلاوت هم تأثیر میگذارد. وقتی شما معنا را میدانید، یک جور حرف میزنید، وقتی معنا را نمیدانید، جور دیگری حرف میزنید. بفهمید که دارید به مخاطبتان چه میگویید. جوری بشود که «اذا ذکر الله و جلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً»[۲] این گونه بشود.
حتماً روی ترجمه کار کنید؛ یعنی واقعاً بدانید چه میگویید. همین «عبدالفتّاح» و «مصطفی اسماعیل» و یکی دو نفر دیگر، خصوصیاتشان این است که وقتی آیه قرآن را میخوانند، انگار آن آیه را به مخاطب نازل میکنند و همان احساسی را که در مضامین آیه وجود دارد، با نوع خواندنش به مخاطب منتقل میکنند. این چیز، خیلی خوب است که انسان ملتفت باشد. بعضی از این خوانندههای معروف مصری، این طور نیستند. خوب هم میخوانند؛ اما این حالت در آنها نیست. لیکن، بعضی این حالت را دارند. شما معنای آیه را بفهمید و وقتی دانستید که چه میگویید، همان احساسی را در گفتن پیدا میکنید که اقتضای آن مضمون هست. «اذ انبعث اشقیها فقال لهم رسول الله ناقه الله و سقیها»[۳] وقتی که شما معنای کلمات را میفهمید و آن صحنه را که شقیترین افراد، برای انجام یک جنایت بزرگ، در مقابل پیغمبر خدا برانگیخته شدهاند، پیش خود تصور میکنید، این، در لحن کلام شما تأثیر میگذارد. اگر نفهمید، نمیتوانید خوب بخوانید.[۴]
به خصوص قاریان که قرآن را با صدای خوش تلاوت میکنند، آن قسمتی را که میخوانند، حتماً ترجمهاش را بفهمند و بدانند که بدون دانستن ترجمهی قرآن، قادر به تلاوت خوب نخواهند بود.[۵]
[۱] بیانات مقام معظم رهبری در پایان مراسم قرائت قرآن ۰۴/۱۲/۱۳۷۲
[۲] . سوره انفال ـ ۲
[۳] . سوره شمس / ۱۲ـ۱۳
[۴] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان مشهدی در ماه مبارک رمضان ۲۷/۰۸/۱۳۸۰
[۵] . بیانات مقام معظم رهبری در سالروز بعثت رسول اکرم (ص) ۰۴/۱۲/۱۳۶۸
۳.۲.۴. اهمیت تجوید
برادران قاری! باید رشد کنید. اولاً صوتتان را کامل کنید. صوت ـ مخصوصاً آن صداهای جوهردار ـ میتواند قوی و بهتر و خوب شود. ثانیاً صحیح خواندن را جدی بگیرید. شما باید صحیح بخوانید. من میبینم که وقتی بعضی از قراء خوب ما میخوانند، هنوز در گوشه و کنار خواندنهایشان، بر روی مبانی عربیخوانی و تجوید، یک بخشهای ناصحیح هست؛ اینها نباید باشد. مثلاً گاهی میشنویم که یک قاری، مقداری مد زیادی داده است؛ یا در جایی که میخواهد ادغام بکند، بیتوجه در اول ادغام، میل به اخفا شنیده میشود. معلوم است که اینجا را میخواهید ادغام بکنید؛ اما شروع ادغام، مثل شروع اخفا میشود و ادغام را خراب میکند. این، غلطخوانی است.[۱]
[۱] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان قرآن: عبدالعزیز صیاد، محمود منشاوی ۲۲/۰۱/۱۳۷۰
۴.۲.۴. صاحب سبک باشید
ما احتیاج داریم که در داخل کشور قرائی پیدا بشوند که در قرائت صاحب سبک باشند؛ حالا به همین قرائت مشهوری که ما میخوانیم ـ قرائت «حفص» ـ یا در کنارش هم قرائتهای دیگری که مثلاً در شمال آفریقا معمول است. این که شما میبینید مصریها دائماً قرائت «ورش» و «قالون» را میخوانند، به این دلیل است که این دو قرائت در آنجاها رایج است. مثلاً در لیبی و الجزایر و تونس، قرائت «ورش» در مکتبخانهها تدریس میشود، نه قرائت «حفص». البته در دنیای اسلام قرائت «حفص» معروفتر است. من موافقم که برادران قرائتهای دیگر ـ به خصوص قرائات معروف؛ مثل قرائت «ورش» ـ را یاد بگیرند و بخوانند. ما باید به آنجا برسیم که وقتی قاری ما شروع به خواندن میکند، کیفیت اداء و بیان کلمات قرآنی توسط او به گونهای باشد که حضار به همان اندازه که با زبان عرب آشنا هستند، تحت تأثیر قرار بگیرند؛ که هدف اصلی قرائت هم این است. شما که الحمدالله صدا و تجوید و قرائتتان خوب است، باید تلاش کنید و به آنجا برسید که در این زمینه صاحب سبک بشوید و دیگر مقلد این و آن هم نباشید؛ این آن حد اعلایی است که فعلاً مورد نظر ماست؛ این کار، زحمت و تلاش و نوآوری لازم دارد.[۱]
[۱] بیانات مقام معظم رهبری در پایان مراسم قرائت قاریان قرآن، در ماه مبارک رمضان ۲۷/۱۲/۱۳۷۰
۵.۲.۴. لزوم رعایت قطع و وصل به جا، نفسگیری صحیح و القای مفاهیم با تلاوت
بعضی از برادران قرآن میخوانند، اما قطع و وصلها غلط است. امروز در همین آیاتی که تلاوت شد، آیهای را وصل کردند که مقول قول الهی، با مقول قول کافر مخلوط شد! آیا این خوب است؟ کسی که ترجمهی قرآن را میفهمد، وقتی این وصل بیجا را از شما میشنود، مثل این است که میخی در گوشش فرو میکنند! پریشب که من تلویزیون تماشا میکردم، یک نفر از همین برادران ایرانی خودمان قرآن میخواند، که قطع و وصلش واقعاً آدم را کلافه میکرد. چرا این طوری قطع و وصل میکنید؟ در قرائت، اصلاً این یک علم است که کجا بایستی آیه را وصل، و کجا باید قطع کرد. نگویید فلان کس در مصر خوانده؛ بیخود کرده خوانده است! مگر هر کس هر چه خواند، همان برای شما حجت میشود؟ توجه به فاصلهها مهم است. مثلاً یک عبارت از آیهی کریمهای را خواندهاید، بعد ساکت شدهاید و حالا میخواهید نفس بگیرید. ما باید چقدر صبر کنیم، تا شما نفس بگیرید؟!… باید بلافاصله پشت سرش بخوانید؛ چرا این قدر معطل میکنید؟ شما ببینید در حرف زدن معمولی، یک جا مقتضی است که پشت سر هم صحبت کنم، یک جا هم تأملی میکنم، برای جلب نفوس شما. آیهی قرآن هم همین طور است؛ افصح کلمات و کلام خداست …[۱]
قراء اصلاً اصرار نداشته باشند که نشان دهند نفسشان زیاد است. این نفس بلند برای آنجایی لازم است که اگر آیه را قطع کنید، معنا خراب میشود. آنجاست که نفس بلند خوب است. البته نفس کوتاه هم راه جبران دارد؛ میبینید که در بین قراء مصری بعضیها درجهی یک هستند، ولی نفسهایشان کوتاه است؛ مثل عبدالفتاح یا بعضی دیگر؛ این عیب اساسی محسوب نمیشود و قابل جبران است؛ یعنی آن استاد فن بلد است که اگر نفسش کوتاه آمد، دنبالهی آیه را چطور بخواند که انگار قطع نشده؛ قشنگ میخوانند؛ خیلی از این قرای قدیمی البته اینطورند؛ اما این جدیدیها که حالا هستند و ایران هم زیاد میآیند، اغلبشان مبتلا به همین مرضند؛ مرض نفسگیری و بلندخوانی؛ گاهی بال بال میزند؛ اما قطع نمیکند! این هیچ حسنی محسوب نمیشود؛ فقط حسنش همان جایی است که انسان احتیاج دارد به نفس بلند و اگر نفسش کوتاه باشد، کم خواهد آورد و معنی آیه را خراب میکند … ببینید کجا بایستی آیه را کوتاه کرد؛ کجا باید وقف کرد؛ کجا بایست با وقف، معنایی را نشان داد یا با تکرار، معنایی را نشان داد و گاهی با یک کلمه، یک معنایی را رساند؛ اینها را باید رعایت بکنید.[۲]
بی رودربایستی باید معنای آیهای را که میخوانید بفهمید و گرنه هر چه هم از آن کسی که درست خوانده، تقلید کنید، باز گوشهای از آن ممکن است خراب درآید. یک وقت قاری بسیار خوبی اینجا پیش ما مهمان بود. آیهای را خواند و سه دفعه از همین وقفهای غلط داشت. بار اول تنم لرزید که این چه وقفی بود!؟ بار دوم اوقاتم بسیار تلخ شد. خوب؛ آدم با خواندن قرآن نشاط پیدا میکند؛ اما با این وقفهای نابجا آن نشاط به کل از بین رفت. آیه را این طور شروع کرد: «لا تجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الأخر».[۳] اینجا قطع کرد؛ «یعنی نمییابی مردمی را که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند»! در حالی که قرائت درست آیه، بدون وقف این است: «لا تجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الأخر یوادون من حادالله و رسوله» یعنی «نمییابی کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند و با دشمن خدا دوستی کنند.» این کجا و آن کجا!؟ این اشتباه بر اثر نداشتن معنی است. خوشبختانه امروز ترجمههای بسیار خوبی هم وجود دارد. یکی از آنها ترجمه آقای «مکارم شیرازی» است. ترجمهای که ایشان منتشر کردند، ترجمه بسیار خوب، روشنکننده و رسایی است. ترجمهها را بگیرید و نگاه کنید. همان تکهای که میخواهید بخوانید، بدانید چه میخوانید. اینها آداب و شرایط معنوی تلاوت است. البته به مفهوم آیات هم توجه کنید. صرف دانستن هم نیست. جایی که دعا میخواند، از ته دلتان واقعاً دعا کنید. جایی که معرفتی را میگوید، آن معرفت را واقعاً یاد بگیرید. اینها در لحن شما مستقیم اثر میگذارد و به لحنتان گیرایی میبخشد.[۴]
دو نقص عمده در تلاوتها بود، یکی اینکه قطع و وصلهایتان، همیشه به میزان نیست. گاهی این اشتباه دیده میشود و معنا خراب. گاهی هم معنا خراب و ضایع نمیشود، اما آن زیبایی را دیگر ندارد. شما که به این زیبایی میخوانید، شما که این قدر خودتان را زحمت میدهید، برای اینکه خوب بخوانید، چطور میخواهید چیز به این واضحی را رعایت نکنید؟ این، به میزان زیادی از زیبایی تلاوت شما خواهد کاست. اگر در جمع کسانی که قرآن را میفهمند، بخوانید، حتی نه فقط قطع و وصل، بلکه لحن شما مورد دقت قرار میگیرد. این قرای خوبی که در دنیا هستند و معاریفی که خواص، اینها را میپسندند و دوست میدارند، همهاش به خاطر این نیست که صدایشان خوب است؛ مقدار زیادی مربوط به این چیزهاست. مثلاً فرض کنید، وقتی که از قول فرعون نقل میکند: «فقال انا ربّکم الاعلی»[۵] باید شما طوری این «انا ربّکم الاعلی» را ادا کنید که آن چنان نباشد که وقتی خدای متعال میگوید: «لمن الملک الیوم لله الواحد القهار»[۶] یعنی «انا ربّکم الاعلی» را باید طوری ادا کنید که کسی که میشنود، بفهمد این حرف، حرف دروغی است و آن کسی که گفته ـ یعنی فرعون ـ دروغ گفته است. این کار، ممکن است. اهمیت کار شیخ مصطفی اسماعیل، در همین است. او، این طوری میخواند باید این طوری بخوانید و این نمیشود، مگر اینکه معنای قرآن را بدانید.[۷]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان قرآن: عبدالعزیز صیاد، محمود منشاوی ۲۲/۰۱/۱۳۷۰
[۲] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان قرآن کریم در ماه مبارک رمضان ۲۵/۰۷/۱۳۸۳
[۳] . مجادله/۲۲
[۴] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان مشهدی ۰۱/۱۰/۱۳۷۷
[۵] . نازعات/۳۲
[۶] . غافر/۱۶
[۷] . بیانات مقام معظم رهبری در پایان مراسم قرائت قاریان قرآن ۱۹/۰۱/۱۳۶۹
۶.۲.۴. لزوم آموختن موسیقی صدا
موسیقی صدا را باید یاد بگیرید. البته این شیوهای که عربها میخوانند ـ چه آواز و چه قرآن ـ با آن قاعده موسیقیخوانی در زبان فارسی تفاوت میکند. آنها از یک دستگاه به یک دستگاه دیگر وارد میشوند و یک سیر را طی میکنند. در موسیقی ما این کار ممنوع است. یعنی خواننده وقتی در دستگاهی شروع میکند، باید خواندنش از اول تا آخر طبق همان دستگاه باشد. اما آنها، به اصطلاح «خارج» میخوانند. لیکن همین خارج خوانی، بیقاعده و بیضابطه نیست که هر کس هر طور دلش خواست بخواند. اگر در میان خود شما یک نفر، به فرض به شیوه همین «عبدالفتاح» شروع کند و بعد آن را به سبک «غلوش» ادامه دهد، این به گوش شما ناخوش آهنگ میآید؛ چون او رویّهای را شروع کرده است؛ باید با همان قاعده آن را دنبال کند. از همین صداهایی که گوش میکنید یاد بگیرید. بخصوص شما که جوان هستید و زود هم این چیزها را یاد میگیرید. لیکن دقت کنید که همیشه همان چیزی را که در ذهن شما جایگزین شده است با رعایت و دقت بخوانید. هر جا که رها کنید، کار خراب میشود.[۱]
نغمهها و آهنگهای قرآنی را بایستی فرا گرفت. البته خیلیاش هم ذوقی است؛ طبیعت ذوق قاری، او را میکشاند به یک آهنگ صحیح. هر چه بتوانید کمتر در این زمینهها از این و آن تقلید بکنید، بهتر است.[۲]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان مشهدی در ماه مبارک رمضان ۲۷/۰۸/۱۳۸۰
[۲] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان قرآن کریم در ماه مبارک رمضان ۲۵/۰۷/۱۳۸۳
۷.۲.۴. لحن قرآنی بسازید
یکی از آداب و شرایط قرائت قرآن، صدای خوب است که اختیاری نیست. البته صدا، با تربیت خوبتر میشود. هر صدایی که جوهری داشته باشد، وقتی زیاد به کار گرفته شود، روان، صاف، صیقلزده و بسیار خوب میشود. بعد از صدا، همین لحن قرآنی است؛ همین که قاری مجلس، یک گونهاش را انتخاب کرد که باید یاد گرفت. اینها هم آن گونه نیست که بگوییم اختراع کرده باشند. این از آن گرفته، آن از این گرفته؛ از همدیگر یاد گرفتهاند، چیزی هم به سلیقه خودشان آمده، آن را هم اضافه کردهاند. شما هم باید همین گونه باشید. تکه زیبایی را که یکی از آنها دارد و از آن خوشتان میآید و به ذهنتان میچسبد، بردارید و بقیه را هم خودتان اضافه کنید. بالأخره باید لحن قرآنی بسازید. لحن قرآنی به شرط این است که الحان قرآنی را یاد بگیرید. نکته سوم همان ریزهکاریهای تلاوت است. ببینید این ریزهکاریها چیست. چون لحن قاری حرکتی است که صدا را بالا و پایین میبرد و در حین حرکت، صدا بارها و بارها هنرنمایی میکند؛ مثل همان تحریرهای زیبا و ریز، لرزشهای به جای صدا، شکستن صدا در یک جا، لحن محزون به خواندن دادن، که هر جا خودتان آن را متناسب و مقتضی دانستید بیاورید. به نظر من بسیار میشود از ریزهکاریها استفاده کرد، ولی نباید خارج از قواره باشد.[۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان مشهدی ۰۱/۱۰/۱۳۷۷
۸.۲.۴. رعایت آداب قرائت مجلسی
این کاری را هم که من امروز دیدم ـ تقریباً ـ همهی برادران، آیاتی را تکرار میکردند ـ قبلاً هم گاهی دیدهام ـ که وقتی تلاوت این آیه را شروع میکنید، دو آیه میخوانید، باز بر میگردید و همان دو آیه را از سر میخوانید. من متحیّرم که فایدهی این کار چیست؟ جز اینکه ما میتوانستیم دو آیه بیشتر بشنویم، شما نگذاشتید! چه لزومی دارد؟! یک وقت است که میخواهید برگردید و آن دو آیه را با یک قرائت دیگر بخوانید؛ خیلی خوب، حرفی نیست ـ قرائت ورش، قرائت حمزه ـ ولی این کار را که نمیخواهید بکنید. یک وقت است که شما آن دو آیه را به صورت قطع خواندهاید ـ «والفجر. ولیال عشر. والشفع و الوتر. والیل اذا یسر» ـ حالا میخواهید دوباره به صورت وصل بخوانید ـ«بسم الله الرحمن الرحیم والفجر ولیال» ـ خیل خوب، اینجا هم اشکالی ندارد؛ اما یک وقت نه، آن آیه را خواندهاید، بر میگردید و عیناً هما آیه را همان طور میخوانید. من نمیدانم این کار چه اثری دارد! به هر حال، اگر هم شما دوست میدارید، بدانید که این کار، مجلسی نیست؛ یعنی قطعاً در مجلسآرایی شما نقص ایجاد میکند. شما از اول که شروع میکنید، هر کاری که میخواهید با آن دو آیه بکنید، با این آیهی سوم بکنید. هر هنری که میخواهید در تکرار، نشان بدهید، همان را در آیهی بعدی نشان بدهید؛ هیچ اشکالی ندارد و بهتر است. فایده آن هم این است که ما هم تلاوت چند آیه بیشتر را گوش میکنیم و استفاده میکنیم.[۱]
وقتی شما در مجلسی قرار دارید، اگر بخواهید آن مجلس را ـ به خصوص اگر سنگین باشد ـ تحت تأثیر قرار دهید، آدابی دارد که باید رعایت کنید. بعضی از این آداب، لفظی و بعضی معنوی است. ادب معنوی آن، در درجه اول این است که شما برای کاری که میخواهید انجام دهید، اهمیت قائل شوید. به اینکه از یک طرف صدایی بلند شد ـ مثلاً الله الله، یا الله نعت علیک ـ اعتنا نکنید. همچنان وقتی فریادها بلند میشود، دست و پایتان را گم نکنید که یکباره جایی که نباید اوج گرفت، اوج بگیرید. من میبینم گاهی اوقات تا صدای الله مشوّقی بلند میشود، قاریای که تازه خط را از پایین شروع کرده و باید آرام آرام بالا بیاید، به مجرد شنیدن صدا، یکباره جست میزند، بالا میآید و خواندنش را خراب میکند! شما در مجلسی برای قرائت نشستهاید؛ کسانی که گوش میکنند فرع شمایند و مرکز و محور و اصل خودتانید که قرآن میخوانید. شما باید خوب قرآن بخوانید و کار خودتان را خوب انجام دهید.[۲]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان قرآن کریم در حسینیه امام خمینی(ره) ۱۰/۱۰/۱۳۷۶
[۲] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان مشهدی ۰۱/۱۰/۱۳۷۷
۹.۲.۴. هماندیشی داخلی پیشکسوتان و لزوم انتقال تجربیات
قرای قدیمی، باید خودشان کاری کنند که از به روز بودن، نیفتند. قراء میتوانند خودشان را به روز نگه دارند. گرچه در زمان پیری از صدای دوران جوانی برخوردار نیستند و حتی حال و حوصله عهد جوانی هم با آنها نیست؛ اما از پختگیهایی برخوردارند. اینها میتوانند برای خودشان جلسه درست کنند؛ جلسهای که در آن، افراد دیگر راه نداشته باشند. بیست، سی نفر از اساتید برای خودشان جلسه خصوصی بگذارند و خودشان قرآن بخوانند، به همدیگر ایراد کنند، اشکال بگیرند و به تکمیل همدیگر بپردازند. در چنین جلسهای لازم نیست تازهکارها و نوجوانها وارد شوند. به هر حال، برای این که قرای قدیمی، تر و تازه بمانند، از این کارها میشود برایشان کرد. و الا اگر تمرین و ممارست نکنند، از دور خارج میشوند. فرض کنید کسی قهرمان کشتی یا یک رشته ورزشی دیگر است. وقتی به سنین کهولت میرسد، دیگر کاری از او ساخته نیست. اما در رشته قرائت قرآن، وضع این طور نیست. کسی در عالم قرآن، به زودی پیر نمیشود. قاری قرآن در سنین بالا و تا وقتی که واقعاً از کار نیفتاده باشد ـ اگر خودش را حفظ کند ـ میتواند قرآن خوان خوبی باقی بماند. قرای قدیمی ما، تا به سن و سال امثال غلوش و ابوالعینین نرسیدهاند، میتوانند واقعاً به درد بخور و مفید باشند و برای دیگران سرمشق قرار گیرند و تجربیاتشان را در اختیار جوانها بگذارند.[۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار خصوصی با قاریان مشهدی ۲۴/۱۰/۱۳۷۵
۱۰.۲.۴. انگیزش و جذب گرایش عمومی با ترویج تلاوت زیبا
ما اگر بخواهیم همه با قرآن انس بگیرند، باید تلاوت قرآن را در جامعه باب کنیم. اگر من این قدر به خواندن شما قاریان عزیر تکیه میکنم و به آن اهمیت میدهم، برای همین است. شما یک نفرید، میخوانید، هر چه هم خوب بخوانید یا نخوانید، از یک جهت به خودتان مربوط است؛ اما آن چیزی که من را وادار میکند که به این مسأله این همه اهتمام بورزم، آن است که اگر تالیان کلامالله در جامعه توانستند با زمزمهی ملکوتی و صحیح و پرجاذبه، این آیات کریمه را تلاوت بکنند، دل مردم با قرآن انس میگیرد و به قرآن نزدیک میشود. مردم ما برای ارتباط با قرآن آماده هستند.[۱]
تلاوت قرآن به شکل ممتاز و با صدای خوش و با آهنگ درست و خوب، مشوق گرایش عمومی به قرآن، با دلها و جانها و فکرهاست. این تفنن نیست؛ این یک کار زائد و تشریفاتی نیست. اگر درست بفهمیم چه کار داریم میکنیم، این یک حرکت منطقی و یک قدم استوار در راه همهگیر شدن فهم و معرفت قرآن است.[۲]
اول باید خوب بخوانید؛ تلاوت را خوب، زیبا و جامع و صحیح بخوانید.[۳]
مهم است که جوانان ما قرآنخوان بشوند و با صداهای خوش بتوانند قرآن را بخوانند. این فقط یک سرگرمی و تفنن نیست؛ یک کار اصولی است. امروز که بذر انس با قرآن در بین جوانها پاشیده شد؛ سالهای بعد نتیجه نهایی خودش را ظاهر خواهد کرد. امروز شما نگاه میکنید و جوانهایی را میبینید که فقط صداهای خوش، حنجرههای قوی و استعدادهای درخشان را در راه فهم قرآن به کار انداختهاند و لذت میبرید. امروز فقط همین است. اما در آینده وقتی که این موج، روز به روز وسیعتر و پیوستهتر بشود و انشاءالله کار به جایی برسد که عمده جوانان ما با قرآن انس بگیرند، آنوقت جامعه به هدفهای قرآن هم نزدیک و دل او با قرآن آشنا خواهد شد.[۴]
خوشخوانان قرآن، پرچمها و علمهایی هستند که بقیهی افراد را به سمت تلاوت قرآن سوق میدهند. خوشخوانی و درستخوانی قرآن، این خصوصیت را دارد. شما وقتی تلاوت میکنید، اگر تلاوت صحیح و خوب و همراه با رموز و فنون هنری تلاوت را شایقتر میکند و هر کسی که معنای قرآن را میفهمد، به تدبّر وادار میکند. خود من که در مجالس تلاوت، زیاد بودهام، یا نوارهای تلاوت را زیاد گوش کردهام، خیلی از حقایقی را که از قرآن فهمیدهام، در هنگام تلاوت خوش یک قاری به ذهنم رسیده است. خوشخوانی کمک میکند به اینکه انسان تدبّر کند و نکته را دریابد. این هنر خیلی بزرگی است که بتوانید چنین کاری را بکنید. آن کسی را هم که با قرآن آشنا نیست، به قرآن علاقمند میکند. یعنی یک تلاوت خوب، هر کسی را هر جا هست، یک قدم جلو میآورد. این کار مهمی است.[۵]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان قرآن: عبدالعزیز صیاد، محمود منشاوی ۲۲/۰۱/۱۳۷۰
[۲] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان قرآن: در ماه رمضان ۲۵/۰۷/۱۳۸۳
[۳] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با قاریان شرکتکننده در بیست و سومین مسابقات بینالمللی قرآن در تاریخ ۰۴/۰۷/۱۳۸۵
[۴] . بیانات مقام معظم رهبری در پایان مراسم قرائت قرآن در تاریخ ۱۷/۱۲/۱۳۷۱
[۵] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان قرآنی (دانشجویان و دانشآموزان) ۰۵/۰۸/۱۳۷۸
۱۱.۲.۴. برگزاری منبر توسط قاریان قرآن
فرض کنید عدهای از این مردم در جایی نشستهاند و از شما دعوت کردهاند که برایشان قرآن بخوانید. دأب و فکر من این است و میخواهم در جامعهی ما کاری بشود که برای قراء قرآن منبر بگذاریم و همچنان که الان وعاظ منبر میروند، قاریان قرآن هم منبر بروند و مثلاً نیم ساعت قرآن بخوانند و مردم آن زلال کلام الهی را مستقیم از او بشنوند و دلهایشان بلرزد و اشک بریزند و موعظه بشوند و بلند شوند و بروند؛ ولی ما حالا قرآن کریم را فقط مقدمهی سخنرانی قرار دادهایم![۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان قرآن: عبدالعزیز صیاد، محمود منشاوی ۲۲/۰۱/۱۳۷۰
۱.۳.۴. انتخاب آیات استراتژیک برای قرائت در نماز جماعت
اگر چه همهی آیات کریمهی قرآن نور است، اما امروز جوانان به بخشی از آیات قرآن خیلی احتیاج دارند و آن، چیزهایی است که عزت اسلام و عزت جامعهی اسلامی و توحید عملی جوامع اسلامی در آنهاست. جوانان ما در همه جای دنیای اسلام بایستی این گونه آیات را روان و حفظ باشند و از آنها درس بگیرند. حتی من یک وقت به این ائمهی جماعتی که در بعضی از کشورهای عربی و اسلامی، آیاتی را در قرائت نماز انتخاب میکنند، گفتم آیاتی را انتخاب بکنید که میتواند در سرنوشت ملتهای اسلامی به طور ویژه اثر بگذارد. البته مردم باید همهی آیات الهی را یاد بگیرند و یاد هم میگیرند، لیکن بعضی از مفاهیم قرآنی وجود دارد که دست استعمار سعی کرده است ماها را از آنها دور نگه بدارد. ما را از جهاد دور نگه داشتند. ما را از این که کفار نباید بر مسلمین مسلط باشند، دور نگه داشتند. ما را از آیاتی که وحدت مسلمین در آنها هست، دور نگه داشتند. همین آیاتی که الان تلاوت شد ـ «و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله»[۱] ـ و آیاتی که معنایش حاکمیت عملی اسلام بر زندگی جوامع است، بایستی همهی مردم آنها را یاد بگیرند.[۲]
[۱] . نساء/ ۶۴
[۲] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قاریان قرآن: محمود طبلاوی، ابوالعینین شعیشع ۱۶/۰۳/۱۳۷۰
۲.۳.۴. اهتمام به تبیین و تفسیر آیات قرآن در مساجد، جماعات، مجالس و سخنرانیها
امروز، هرکس که در هر نقطه از این کشور؛ یک آیه قرآن را برای مردم تبیین کند، به نظام جمهوری اسلامی کمک کرده است.[۱]
پیش از انقلاب، اینگونه بود. پیش از انقلاب، روحانیونى که با دانشگاهها و محیطهاى فکرى جوان و احیاناً مرتبط با افکار بیگانه اتصال داشتند، ابزارى که قدرت و زورى به آنها بدهد نداشتند. اما فضا در قبضهى آنها و به دست آنها بود. در یک مسجد، یک روحانى مىایستاد براى مردم حرف مىزد و مىدیدید کلاسهاى درس در دانشگاه، تعطیل یا خلوت مىشد و مىرفتند پاى صحبت آن آقا؛ که چهار کلمه تفسیر از او بشنوند یا شرح نهجالبلاغهى او را یاد بگیرند.[۲]
سومین ویژگى لازم در این مجالس، افزایش ایمان و معرفت دینى در مردم است. در چنین مجالسى باید از دین، نکاتى عنوان شود که موجب ایمان و معرفت بیشتر در مستمع و مخاطب گردد. یعنى سخنرانان و منبریها، یک موعظهى درست، یک حدیث صحیح، بخشى از تاریخ آموزندهى درست، تفسیر آیهاى از قرآن یا مطلبى از یک عالم و دانشمند بزرگ اسلامى را در بیانات خود بگنجانند و به سمع شرکتکنندگان در این مجالس برسانند. اینطور نباشد که وقتى بالاى منبر مىرویم، یک مقدار لفاظى کنیم و حرف بزنیم و اگر احیاناً مطلبى هم ذکر مىکنیم، مطلب سستى باشد که نه فقط ایمانها را زیاد نمىکند، بلکه به تضعیف ایمان مستمعین مىپردازد. اگر اینطور هم شد، ما از جلسات مذکور به فواید و مقاصد مورد نظر نرسیدهایم.[۳]
این هم بود که آن وقت من و امثال من که در زمینهى مسائل مبارزه، به طور جدى و عمیق فکر مىکردیم، همتمان را بر این گذاشتیم که تا آنجایى که مىتوانیم، جوانان را از دایرهى نفوذ فرهنگى رژیم بیرون بکشیم. من خودم مثلاً مسجد مىرفتم، درس تفسیر مىگفتم، سخنرانى بعد از نماز مىکردم، گاهى به شهرستانها مىرفتم سخنرانى مىکردم. نقطهى اصلى توجه من این بود که جوانان را از کمند فرهنگى رژیم بیرون بکشم. خود من آن وقتها این را به «تور نامریى» تعبیر مىکردم. مىگفتم یک تور نامریى وجود دارد که همه را به سمتى مىکشد! من مىخواهم این تور نامریى را تا آنجا که بشود، پاره کنم و هر مقدار که مىتوانم، جوانان را از کمند و دام این تور بیرون بکشم. هر کس از آن کمند فکرى خارج مىشد ـ که خصوصیتش هم این بود که اولاً به تدین و ثانیاً به تفکرات امام گرایش پیدا مىکرد ـ یک نوع مصونیتى مىیافت. آن روز اینگونه بود. همان نسل هم، بعدها پایههاى اصلى انقلاب شدند. الان هم که من در همین زمان به جامعهى خودمان نگاه مىکنم، خیلى از افراد آن نسل را ـ چه کسانى که با من مرتبط بودند، چه کسانى که حتى مرتبط نبودند ـ مىتوانم شناسایى کنم.[۴]
[۱] . بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با روحانیون. ۲۸/۱۱/۱۳۷۶
[۲] . بیانات مقام معظم رهبری در جمع علماء، طلاب و روحانیان، در آستانهى ماه «محرم» در مورخه ۲۶/۰۳/۱۳۷۲
[۳] . بیانات مقام معظم رهبری در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانهى ماه محرم در مورخه ۱۷/۰۳/۱۳۷۳
[۴] . گفت و شنود مقام معظم رهبری در دیدار جمعى از جوانان به مناسبت هفتهى جوان در مورخه ۰۷/۰۲/۱۳۷۷
۳.۳.۴. تکریم از چهرههای قرآنی در مجالس محلی
اگر بخواهید قرآن در خانهها، بین بچهها، بین بزرگها و بین زن و مرد رواج پیدا کند، بایستی قهرمانان قرآنی را احترام کنید …[۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در مراسم اختتامیه مسابقات قرآن کریم در تاریخ ۰۱/۰۹/۱۳۷۷
۱.۴.۴. پرداختن به آموزش قرائت و حفظ قرآن
نپرداختن به حفظ قرآن در حال حاضر، واقعاً نقیصهای در حوزههای ما به شمار میآید. در بعضی از حوزههای اهل سنت ـ همانطور که مسبوق است ـ از بدو ورود حفظ قرآن جزو شرایط است. در دیگر حوزهها نیز اگر شرایط، حفظ قرآن نباشد، ولی بدان تشویق میشوند. غالب عالمان اهل سنت با قرآن انس زیادتری دارند؛ در حالی که ما در حوزههای خودمان، شاهد طلبههایی هستیم که مقداری هم درس خواندهاند، لیکن هنوز بر همین قرائت رایج قرآن که ما با آن انس داریم، تسلط ندارند. یعنی هنوز در تلاوتشان اشکالاتی وجود دارد، چه رسد به این که قرائت دیگری را نیز بدانند. علتش عدم آموزش قرائت قرآن در حوزه است.[۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسؤولان دبیرستان شهید مطهری ۲۷/۱۲/۱۳۶۸
۲.۴.۴. پرداختن به آموزش علوم قرآنی و آشنایی با تفسیر علمی
علوم قرآنی و آشنایی با تفسیر علمی قرآن برای عالم دین از ضروریات است و اگر از این امتیاز برخوردار باشد، خیلی از مشکلات و گرههای فکری برطرف خواهد شد؛ چون قرآن خیلی پرمغز و جامع است. ما بارها این موضوع را تکرار میکنیم، اما در عمل از این جامعیت و از این عمق، استفادهی درستی نمیکنیم. این قدر مفاهیم مورد سؤال در یک اشارهی قرآنی بیان شده است که اگر کسی متوجه باشد، میتواند با بهترین و رساترین بیان، به یک استفهام پاسخ دهد و گرههای ذهنی را باز کند؛ اما بر اثر انس نداشتن و ناآشنایی با قرآن، در بین خلیلی از علمای ما این خلأ وجود دارد.[۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دسته جمعی عمومی مورخه ۱۱/۰۴/۱۳۸۰
۳.۴.۴. پاسخ دادن به شبهات قرآنی موجود در ذهن مردم
مسئله دیگر، مسئله معضلات قرآنی است. بعضی از مفاهیم قرآنی واقعاً برای خیلیها جزء معضلات ذهنی است. البته اطلاع دارم در برخی از همین دستگاههایی که آقایان حضور دارند و نیز مؤسسات قرآنی که هست، ایستگاههای رایانهای دارند و به سؤالها جواب میدهند. این خوب است. در رادیو هم دیدم بعضیها سؤال میکنند … اینها خوب است. منتها ابعاد و گسترهاش خیلی کمتر از آن چیزی است که باید باشد. باید یک گستره وسیع و عمق علمی مناسب مفاهیم قرآنی را بحث کنید.[۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قرآنپژوهان حوزه علمیه قم
۴.۴.۴. دقت در تبیین و تفسیر آیات قرآن
شما گفتید: تفسیر قرآن و نهجالبلاغه در دانشگاه تدریس میشود. از این مطلب واقعاً دلم لرزید. این را حقیقتاً میگویم. این که میبینید جوانها علاقه به تفسیر قرآن دارند به خاطر این است که نقاط ضعف در دروس معارفی که داده میشود، به نظرشان میرسد؛ میگویند: خوب! قرآن دیگر آن سطح عالی است و مشکلی ندارد، پس سراغ خود قرآن برویم. وقتی سراغ خود قرآن میروند، مفسّر و مترجم ما قرآن را آن چنان تبیین میکند که او را به طور کلی مأیوس میکند. مثل اوایل انقلاب که بعضیها، به اسلام و تفکر اسلامی از بس شوق داشتند، گفتند: مرکزش کجاست؟ گفتند: حوزه. بلند شویم برویم حوزه. بعضیها به حوزه آمدند، بیدین برگشتند! البته الحمدلله بعضی هم به مقامات عالی و خوبی رسیدند.[۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با قرآنپژوهان حوزه علمیه قم
۱.۵.۴. هر روز با قرآن و استفاده و استشهاد به جا از آیات در کارها
دوستان عزیز، جامعه روشنفکری ما یکی از نقاص بزرگش، عدم انس با قرآن است. یک وقتی یکی از فعالان روحانی عرصههای تبلیغی، بنده را متوجه به این نکته کرد. چون زیاد در ارتباط با کشورهای دیگر مسلمان به خصوص کشورهای عربی بود. بعد که او گفت، در تجربیات خودم آن را ملاحظه کردم. در ملاقاتها و تماسهایی که در طول زمان داشتم، دیدم راست میگوید و متوجه نکته درستی شده است. اینکه تحصیلکرده کشورهای عربی حتی با آن که هیچ گرایش دینی ندارد و در هر رشتهای که تحصیل کرده باشد، با قرآن سر و کار دارد و آیاتی از قرآن را میداند و به آنها استشهاد میکند، هم درست میخواند و هم به جا استفاده میکند. بعضی از این سیاستمدارانی که گاهی با ما ملاقات میکنند، میبینیم با قرآن آشنا هستند و با کلمات قرآنی و آیات قرآنی انس دارند. ببینید اگر من بخواهم تشبیه کنم، مثل آن مثلهای فارسی که ما از گلستان گرفتهایم یا اشعاری که ما از حافظ در ذهن عامه مردممان داریم، شبیه همین در مورد قرآن هست. البته علت واضحش این است که آنها زبان عربی، زبان خودشان هست و با قرآن راحتتر انس میگیرند. لکن ما باید این کمبود را یک طور جبران کنیم. بد است که متخصص ما و شخصیت برجسته علمی ما در سطوح بالای دانشگاهی، در قبال قرآن و مسائل قرآنی عوام محض باشد و به قرآن مراجعه نداشته باشد، از قرآن استفاده نکند و قرآن را هر روز نخواند. اینها عیوبی است که الآن وجود دارد. اگر فرزانگان و نخبگان دانشگاهی و تحصیلکردههای ما، هر روز مقید باشند که یک صفحه قرآن را، من گاهی میگویم نیم صفحه قرآن را، با توجه به ترجمه بخوانند و در آن تدبّر بکنند، این خودش غوغایی به راه میاندازد. اگر بخواهیم این را درست کنیم، فرهنگسازی میخواهد و احتیاج به تدبیر دارد.[۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ ۱۷/۰۹/۱۳۸۶
۲.۵.۴. آموختن قرآن
باید همه قرآن را بلد باشند. امروز، فردى داراى تحصیلات عالیه و احیاناً قادر به نطق به چند زبان بیگانه، بلد نیست یک سطر قرآن را بخواند! شما را به خدا، این در جامعهى ما طبیعى است، یا تصنعى و تحمیلى؟! طبیعى نیست. مگر این مىشود؟ انسان مىبیند که کاسب، تاجر، کارگر، دانشجو، حتّى طلبه، در صحیحخوانى قرآن کمبود دارند. این، نقص بزرگى است؛ این را باید برطرف کنیم. قبل از انقلاب، کسى از ما توقع نداشت. همانقدر که مىتوانستیم، در یک گوشه یا در یک مسجد، چهار نفر بچهى کوچک یا جوان را دور هم جمع مىکردیم که اینها قرآن یاد بگیرند؛ اما امروز چه؟[۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در پایان مراسم قرائت قاریان قرآن ۱۹/۰۱/۱۳۶۹
۱.۶.۴. آموختن قرآن
باید همه قرآن را بلد باشند. امروز، فردى داراى تحصیلات عالیه و احیاناً قادر به نطق به چند زبان بیگانه، بلد نیست یک سطر قرآن را بخواند! شما را به خدا، این در جامعهى ما طبیعى است، یا تصنعى و تحمیلى؟! طبیعى نیست. مگر این مىشود؟ انسان مىبیند که کاسب، تاجر، کارگر، دانشجو، حتّى طلبه، در صحیحخوانى قرآن کمبود دارند. این، نقص بزرگى است؛ این را باید برطرف کنیم. قبل از انقلاب، کسى از ما توقع نداشت. همانقدر که مىتوانستیم، در یک گوشه یا در یک مسجد، چهار نفر بچهى کوچک یا جوان را دور هم جمع مىکردیم که اینها قرآن یاد بگیرند؛ اما امروز چه؟[۱]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در پایان مراسم قرائت قاریان قرآن ۱۹/۰۱/۱۳۶۹
۷.۴. اعضای هیأت دولت
دوستان سعى کنند در همهى اوقات ـ به خصوص در ماه رمضان ـ تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگىتان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هر چه ممکن است. تلاوت قرآن هم با تأمل و تدبّر اثر مىبخشد. تلاوت عجلهاى که همینطور انسان بخواند و برود و معانى را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه اینکه بىفایده باشد ـ بالاخره انسان همینکه توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشتهى ارتباطى است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسى را از اینطور قرآن خواندن منع کرد لیکن تلاوت قرآنى که مطلوب و مرغوب و مأمورٌبه است، نیست. تلاوت قرآنى مطلوب است که انسان با تدبّر بخواند و کلمات الهى را بفهمد، که به نظر ما مىشود فهمید. اگر انسان لغت عربى را بلد باشد و آنچه را هم که بلد نیست، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبّر کند؛ دو بار، سه بار، پنج بار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنى نسبت به مضمون آیه پیدا مىکند که با بیان دیگرى حاصل نمىشود؛ بیشتر با تدبّر حاصل مىشود؛ این را تجربه کنید. لذا انسان بار اول وقتى مثلاً ده آیهى مرتبط به هم را مىخواند، یک احساس و یک انتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم که همین را با توجه مىخواند، انتباه دیگرى دارد؛ یعنى انسان انشراح ذهن پیدا مىکند. هر چه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر مىفهمد؛ و ما به این احتیاج داریم. عزیزان من! کسانى که پایشان لغزید، خیلى از مواردش را که ما دیدیم، ناشى بود از عدم تعمق در امر دین و معارف اسلامى؛ شعائرى بود، شعارهایى بود، احساساتى بود، بر زبانشان بود، اما در دلشان عمق نداشت. لذا در گذشته ما کسانى را دیدیم که آدمهاى خیلى تند و داغ و پُرشورى هم بودند، بعد صد و هشتاد درجه وضع اینها عوض شد. سالهاى اول انقلاب کسانى بودند ـ من با خصوصیات، آدمهایش را مىشناسم؛ یعنى کلیات نیست ـ که افرادى مثل شهید بهشتى را راحت و صریح از نظر انقلابى بودن و فهم درستش از انقلاب و از راه امام، نفى مىکردند. بعد از گذشت مدتى، مشى اینها آنچنان شد که مبانى انقلاب و نظام را انکار کردند! بعضى از آنها که آدمهاى با انصافترى بودند، صریحاً، و بعضىشان ملتویاً و مزوراً انکار کردند. آدمهاى بىانصافترشان اینها هستند، که به یک معانىاى هم تظاهر مىکنند؛ اما باطنشان اینطور نیست. این به خاطر این بود که اینها عمق نداشتند. البته این یکى از عوامل است؛ یک عامل هم شهوات و دنیاطلبى و امثال اینهاست که کسانى را هم که عمق دارند، منحرف مىکند. بسیار کسانى بودند که عمق نداشتند. یکى از راههایى که این عمق را در اعتقادات انسان، در مبانى فکرى انسان، در روح انسان، در ایمان انسان ایجاد مىکند، انس با قرآن است. بنابراین در زندگى حتماً قرآنِ با تدبّر را در نظر داشته باشید و نگذارید حذف شود.[۱]
برادران عزیز و خواهران عزیز! بارتان سنگین و کارتان دشوار است. اگر خوب عمل کنید، اجرتان دو برابر است؛ اما اگر خداى نکرده بد عمل کنید، مؤاخذهتان هم دو برابر است. براى اینکه بتوانید این راه را سالم طى کنید و ۱۴۵۰ روزى را که در پیش دارید، به خوبى سپرى کنید، باید خود را به خدا وصل کنید. قرآن خواندنِ هر روز را فراموش نکنید. هر روز حتماً قرآن بخوانید؛ هر مقدارى مىتوانید. آنهایى که ترجمهى قرآن را مىفهمند، با تدبّر به ترجمه نگاه کنند. آنهایى که ترجمهى قرآن را نمىفهمند، یک قرآن مترجَم خوب ـ که الحمدللَّه زیاد هم داریم ـ کنار دستشان بگذارند و به ترجمهى آن نگاه کنند. ممکن است ده دقیقه صرف وقت کنید و یک صفحه یا دو صفحه بخوانید؛ اما هر روز بخوانید؛ این را یک سیرهى قطعى براى خودتان قرار دهید. علامت بگذارید، فردا از دنبالهاش بخوانید. تا آنجایى که مىتوانید، به نماز و توجه و ذکر در نماز و به نوافل اهمیت دهید. خداى متعال به پیغمبر اکرم مىفرماید: «قم اللّیل الّا قلیلاً. نصفه او انقص منه قلیلا. او زد علیه و رتّل القرآن ترتیلا. انّا سنلقى علیک قولا ثقیلا»؛ یعنى نصف شب را بیدار بمان، یا دو ثلث شب را بیدار بمان و عبادت کن ـ که این براى پیغمبر است؛ من و شما خیلى دهنمان مىچاید که از این حرفها براى خودمان بزنیم ـ چرا؟ «انّا سنلقى علیک قولا ثقیلا»؛ ما مىخواهیم سخن سنگینى را به تو القاء کنیم؛ مىخواهیم حرف بزرگى را به تو بزنیم؛ بنابراین باید خودت را آماده کنى. بار سنگین احتیاج به آمادگى روحى دارد؛ این آمادگى روحى هم همینطورى به دست نمىآید. اینکه ما بگوییم آقا برو دلت را صاف کن، بله، اساس همان صاف کردن دل است؛ اما صاف کردن دل فقط از راه نماز، از راه توسل، از راه توجه و از راه ذکر به دست مىآید. اگر کسى خیال کند که مىتوان دل و روح را بدون اینها صاف کرد، سخت در اشتباه است. از راه گریهى نیمهشب، از راه خواندن قرآن با تدبّر و با دقت، از راه خواندن ادعیهى صحیفهى سجادیه، دل انسان صاف مىشود؛ والّا این طورى نیست که بگوییم آقا برو دلت را صاف کن؛ هر کارى هم کردى، کردى. خداوند انشاءاللَّه این حرفها را اول در دل بنده مؤثر کند تا بلکه یک خرده آدم شویم؛ بعد هم در دل شما دوستان و برادران و خواهران انشاءاللَّه مؤثر قرار دهد. خداوند انشاءاللَّه از شما راضى باشد و بتوانید در طول این مدت طبق وظیفهى الهىتان عمل کنید و در پایان این مدت هم خرسند و خوشحال باشید.[۲]
[۱] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضاى هیأت دولت ۱۷/۰۷/۱۳۸۴
[۲] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضاى هیأت دولت ۰۸/۰۶/۱۳۸۴
منبع: علی رجبی