دوران طفولیت حمید شاکرنژاد بهرغم بازیگوشیهای کودکانه با همراهیهای پدر در مسیر نور سپری شد تا جایی که امروز شاهد نوآوریهای وی در عرصه قرائت هستیم.
از خراسان رضوی، سال ۱۳۶۰ و در جوار حرم امام رضا(ع) در خانواده قرآنی محمد شاکرنژاد، پسری به دنیا آمد که نامش را حمید گذاشتند. شاید در آن زمان کسی تصور نمیکرد او روزی با پشتکار و البته حمایتهای پدرش، قاری ممتاز و بینالمللی شود.
در این خانواده قرآنی علاوه بر حمید، پدر و برادرش هم به شکل جدی و حرفهای در عرصه فعالیتهای قرآنی حضور دارند و از این جهت میتوان گفت که این خانواده نمونهای خاص هستند که حمید شاکرنژاد در چنین خانوادهای با قابلیتهای ویژه رشد کرده است و امروز در حالی شاهد نوآوریهای وی در عرصه قرائت هستیم.
منزلش را در یکی از محلههای پر رفتوآمد و محوری شهر مشهد یافتیم، در حالیکه با رویی گشاده و بسیار صمیمی که شاید بتوان گفت خصوصیت تمام تلاشگران عرصه قرآن است، از ما استقبال میکند.
حمید شاکرنژاد، معرفی خود را با چگونگی روند فراگیری قرآنش آغاز میکند و میگوید: فرایند یادگیری قرآن را از دوران طفولیت و به همراه برادرم حاج حامد آغاز کردم. از آن جهت که پدر و مادرم هر دو از علاقهمندان به فراگیری قرآن کریم بودند و زمینه مساعدی برای انس با کلام الهی در خانوادهام فراهم بود، این فضا و راهنماییهای آنان برای شروع سیر صعودی و پیشرفت من و برادرم بسیار مفید واقع شد، به ویژه اینکه پدرم توجه خاصی به امر آموزش ما داشت.
حضور در جلسات قرآن مهم و محوری شهر مشهد در کودکی
این قاری بینالمللی از حدود سن شش سالگی فرایند یادگیری قرآن را به همراه برادرش حامد و با حضور در جلسات قرآنی بزرگ مشهد که پدرش در آن شرکت میکرد، آغاز میکند، وی در این زمینه ابراز میکند: از آن جهت که پدرم یکی از جلسهداران مهم در سطح شهر مشهد بود و محافل بزرگ را اداره میکرد، این حضور مداوم به همراه پدر و آشنایی با اساتید بزرگ و توانمند مشهدی شیوه مناسبی برای یادگیری قرآن در آن دوران به شمار میرفت.
شاکرنژاد عنوان میکند: در جلسات استاد فرقانی که صبحهای جمعه در سجادیه هراتیها واقع در کوچه شوکتالدوله برگزار میشد، حضور مییافتم و در جلسه بزرگ قرآن مسجد کرامت به عنوان جلسه مرکزی قاریان قرآن مشهد که شبهای دوشنبه و با مدیریت آن زمان دکتر محمد صادق علمی برپا میشد، نیز شرکت میکردم، جلسهای که با برنامهریزی ایشان کودکان و نوجوانان نیز فرصت قرائت قرآن پیدا میکردند.
وی با بیان اینکه پدرم با یک ضبط کوچک نوارهای استاد مصطفی اسماعیل را گوش میکرد و من و برادرم به این شکل در فضای خانه جذب این صدا میشدیم؛ لذا به مرور تعلیمات مقدماتی را نزد پدر فرا گرفتیم، افزود: البته اینگونه آموزشها به اجبار نبود ولی همراه با جدیت و سختگیری انجام میشد که اگر این شرایط و سختگیریها وجود نداشت، من و برادرم حامد، نمیتوانستیم به جایگاه کنونی دست یابیم.
شاکرنژاد فراگیری قرآن در سنین مدرسه و غلبه بازیگوشی و احساسات کودکانه در کنار نبود منطق در تصمیمگیریها را عاملی برای ممانعت و شاید عدم تمایل همیشگی خود برای حضور در جلسات قرآن در آن دوران میداند و ادامه میدهد: اما انجام تلاوت در محافل به عنوان یکی از جذابیتهای مناسب، آرام آرام در من علاقهمندی و انگیزه برای حضور مداوم در جلسات ایجاد کرد.
همراهی همیشگی پدر در دوران یادگیری قرآن
این قاری ممتاز کشور با تأکید بر اینکه وجود پدر و همراهی همیشگی و تشویقهای ایشان در کنار من و برادرم یکی از انگیزههای مهم برای ادامه فرایند یادگیری بود، ابراز میکند: در جلسات آن دوران شاهد حضور و فراگیری قرآن توسط برخی از دوستانم به تنهایی بودم؛ عدم حمایت والدین از آنها در این عرصه و گام برداشتن به تنهایی به مرور سبب خارجشدن آنان از این فضا شد.
شاکرنژاد با اشاره به اساتیدی که از ابتدای فراگیری قرآن امر آموزش به وی را برعهده داشتند، عنوان کرد: در ابتدا به مدت طولانی از محضر استاد فرقانی استفاده کردم، در ادامه نیز در خدمت سید مجتبی، سید جواد و سید مرتضی ساداتفاطمی که از جمله اساتید پیشکسوت مشهد در بحث وقف و ابتدا، صوت و لحن و تجوید تلمذ بودند، بهره بردم.
وی با بیان اینکه در حال حاضر نیز هر زمان به خدمت این اساتید میرسم، نکاتی را به من یادآور میشوند، اظهار کرد: جدیت، همراه با سختگیری در امر آموزش این اساتید، عامل مهمی در پیشرفت شاگردان از جمله من بوده است.
این قاری قرآن ضمن تشکر ویژه از استاد محمدصادق علمی، ابراز کرد: ایشان از همان ابتدای فراگیری قرآن تا به امروز همیشه به من توجه ویژه داشتند، به گونهای که در جریان فراگیری تلاوت قرآن بسیار از آموزشها و راهنماییهای ایشان به خصوص در دوران نوجوانی و در محافل مسجد کرامت استفاده میکردم، همچنین در مباحث اخلاقی، قرآنی و مأنوسشدن با کلام وحی تذکراتی را به من ارائه میدادند و در حال حاضر نیز به عنوان یک مشاور و راهنما در کنارم هستند.
همراهی تحصیل در دانشگاه و فراگیری قرآن کریم
این قاری بینالمللی قرآن که در رشته مهندسی عمران دانشگاه اصفهان تحصیل کرده است در مورد چگونگی همراه کردن کسب علم و قرائت قرآن، ابراز میکند: فعالیت در عرصه قرآن و فراگیری علم در دانشگاه هیچگونه منافات و تداخلی با یکدیگر ندارند بهویژه اینکه هرگاه در دوران دانشجویی از درس و دانشگاه خسته و کسل میشدم به سراغ قرآن میرفتم زیرا معتقدم پرداختن به قرآن به شدت به من آرامش میدهد و برای انجام فعالیتهای دانشگاه روحیه مضاعف به دست میآوردم.
این قاری بینالمللی در مورد سفرهای تبلیغی خود در دوران فعالیت قرآنیاش نیز اظهار کرد: از طرف بعثه مقام معظم رهبری به پنج سفر تبلیغی حج تمتع در سالهای ۸۰، ۸۳، ۸۴، ۸۶ و ۹۰ اعزام شدم، دو سفر هم به ترکیه، کویت و کشور افغانستان در سال ۸۸ و ۹۲ داشتهام، همچنین در سال ۸۹ به عراق برای فعالیت تبلیغی رفتهام.
تأثیر محافل قرآن و معرفی تشیع
شاکرنژاد درباره تأثیر محافل قرآن ایرانیها در دیگر کشورهای اسلامی گفت: خاطرهای دارم از یکی از سفرهای تبلیغی که به حج تمتع اعزام شدم؛ یک روز بعد از اجرای قرائت در حال خروج از مسجدالحرام بودم که یکی از پلیسهای درجهدار سعودی من را گرفت، البته چند مرتبه دیگر نیز به جهت انجام تلاوت در مسجد من را گرفته و بیان میکردند شما نباید در اینجا بخوانید؛ خلاصه آن لحظه خیلی ترسیدم، عربی هم زیاد بلد نبودم، زیاد متوجه صحبتهای آن مأمور نشدم. او من را به کناری کشید و گفت: «تو خیلی خوب قرآن میخوانی، بعد از برنامهات بیا من در بابالسلام هستم». او آنجا قرار گذاشت تا من را ببیند، یک سیدی از تلاوتهایم را میخواست؛ گویا قرائت من بر رویش اثر کرده و نرم شده بود. سؤالاتی در مورد شیعه و اهل بیت(ع) میپرسید، ولی به راحتی نمیتوانستم پاسخ او را به عربی بدهم لذا او را به مرکزی که در بعثه مقام معظم رهبری بود، معرفی کردم و از آنها خواستم راهنماییاش کنند.
این قاری حرم رضوی ادامه میدهد: البته بارها پیش آمده بود که به جهت تلاوت قاریان ایرانی در مسجدالحرام جمعیت بسیاری جمع میشدند و مأموران سعودی به این شلوغیها اعتراض میکردند، اگرچه در همه این زمانها ما با مجوز فعالیت میکردیم اما سختگیریها وجود داشت زیرا میگفتند این فرد خاص نباید قرآن بخواند، چون جذاب تلاوت میکند و مردم جمع میشوند.شاکرنژاد اذان هم تلاوت میکند و مؤذن آستان قدس رضوی است، وی در این زمینه اظهار میکند: من اذان هم میگویم اما متأسفانه از آن جهت که به قراء شهرستانی توجه نمیشود، اینگونه اذانها و تلاوتها از صداوسیما پخش نمیشود.
دیدار با رهبر معظم انقلاب در ۱۵ سالگی
تقریبا هر سال در ماه مبارک رمضان شاکرنژاد به همراه دیگر نخبگان قرآنی و قاریان به محضر رهبر معظم انقلاب میرسند. این قاری حرم مطهر رضوی با اشاره به اینکه توصیههای ایشان همیشه برای من راهگشا بوده است، اضافه میکند: در اولین دیدار که حدود ۱۵ سال بیشتر نداشتم و در محضرشان قرآن تلاوت کردم به من فرمودند: «صدای شما خوب است اما جای کار بسیار دارید»، سال بعد هم لطف بیشتری به من کردند و یک ایراد وقف و ابتدایی از من گرفتند. سال ۹۲ هم تلاوت اول دیدار با ایشان برعهده من بود.
وی که از سن ۱۸ سالگی حدود هشت سال در مسابقات اوقاف به شکل پیوسته شرکت کرده و در همه این سال ها به مرحله کشوری رسیده است، در خصوص رتبههای کسب کرده در مسابقات مختلف قرآن اینگونه بیان میکند: در مرحله کشوری مسابقات قرآن اوقاف و امور خیریه به جهت حضور رقبای بسیار توانمند رتبه قابل قبولی را کسب نمیکردم ولی در نهایت توانستم سال ۸۳ در مسابقات گرگان، مقام دومی و سال ۸۴ مقام نخست کشور را به دست آورم.
این قاری بینالمللی ادامه میدهد: به دلیل کسب مقام دوم در مسابقات به رقابتهای بینالمللی مالزی دعوت شدم که مقام سومی را کسب کردم، همچنین بعد از کسب رتبه نخست کشوری در مسابقات قرآن اوقاف، در مسابقات بینالمللی به میزبانی ایران نیز نفر اول شدم. در فاصله این سال ها رتبه نخست مسابقات قرآن بسیج کشور، جشنواره دانشجویان کشور و مسابقات سازمان فرهنگ و ارشاد را نیز به دست آوردم، همچنین در روز ولادت حضرت علیاکبر(ع) آن سال به عنوان جوان نخبه از سوی آستان قدس رضوی و شهروند نمونه سال شهرداری انتخاب شدم.
پرچم ضریح حضرت علی(ع)، بهترین هدیه قرآنی قاری بینالمللی
از شاکرنژاد در پاسخ به این سؤال که بهترین هدیهای که در دوران فعالیت در عرصه قرآن دریافت کرده است، اظهار میکند: بیشترین هدایای من معنوی بوده و برایم بسیار ماندگار است. در اکثر جلساتی که حضور پیدا میکنم مردم به اشکال مختلف به من اظهار لطف میکنند، پیرزنی که با گریه از من تقدیر میکند، جوانی با ظاهری غیرموجه که تحت تأثیر قرار گرفته و با من همصحبت میشود و یا حتی پدری که خودکار و یا تسبیحی که برای خودش ارزشمند است را به من هدیه میدهد و میگوید، من همیشه شما را در نمازهایم دعا میکنم، هدایای معنوی بسیار ارزشمندی برای من هستند.
وی از جمله دیگر هدایای ارزشی که در این چند سال دریافت کرده است را اعزام به کشور کویت در سال ۹۲ میداند و در این خصوص میگوید: یک شرکت عطرسازی بزرگ که عطرهایش برای شستشوی ضریح حضرت علی(ع) استفاده میشد، پرچم روی ضریح حضرت را به من هدیه دادند که خودشان میگفتند این پرچم برای آنها بسیار ارزشمند است.
علاقهمندی به آیاتی با مضامین عبرتآموز
وی در مورد زیباترین و ماندگارترین آیه قرآن در ذهن خود، میافزاید: همه آیات قرآن در جای خود تأثیرگذار و قشنگ هستند و من بیشتر آیاتی از کلام الهی که حالت درس و عبرت دارند، مانند آیه ۴۴ سوره یونس «إِنَّ اللّهَ لاَ یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ، خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمىکند لیکن مردم خود بر خویشتن ستم مىکنند» و یا آیه ۳۰ سوره شوری «وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ، و هر [گونه] مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسیارى درمىگذرد» را بیشتر دوست داشته و در آن تأمل بسیار دارم.
منبع: ایکنا