فقه ویژه مدیران۲

فقه ویژه مدیران(بخش ۲)

امر به معروف و نهى از منکر

   هر عملى که عقل و شرع آن را نیکو مى‏شمارد، «معروف» و هر عملى که در دین مقدس اسلام به نیکى شناخته نشده، محکوم به زشتى باشد و عقل نیز آن را زشت و ناروا بشمارد، «منکر» نامیده مى‏شود. راغب مى‏نویسد:

   «معروف هر کارى است که عقل یا شرع نیکى آن را تأیید کند و منکر هر عملى است که خردهاى سالم به زشتى آن قضاوت کنند و یا اسلام به زشتى آن حکم کند.»

   بنابراین هر عملى که از دیدگاه عقل و شرع، پسندیده و مورد قبول باشد زیر مجموعه معروف و هر کارى که ناپسند و زشت باشد در محدوده منکر قرار مى‏گیرد.

در این بخش از کتاب به احکام امر به معروف و نهى از منکر خواهیم پرداخت.

اهمیت، ضرورت و اقسام‏

   امر به معروف و نهى از منکر از عالى‏ترین و والاترین واجبات است که سایر واجبات دینى هم به سبب آن دو استوار مى‏گردد. وجوب امر به معروف و نهى از منکر از ضروریات دین است و در قرآن و اخبار نسبت به آن دو تأکید فراوان شده است. در آیه‏اى از قرآن مى‏خوانیم:

«وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ امَّهٌ یَدْعُونَ الَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

   باید از میان شما جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند! و آن‏ها همان رستگارانند.

   در آیه دیگر مى‏خوانیم:

«کُنْتُمْ خَیْرَ امَّهٍ اخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ …»

   شما بهترین امت براى انسان‏ها هستید؛ (چه این‏که) امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنید ….  

   از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایت شده که فرمود:

«لا تَزالُ امَّتى‏ بِخَیْرٍ ما امَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ، فَاذا لَمْ یَفْعَلُوا ذلِکَ نُزِعَتْ مِنْهُمُ الْبَرَکاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ ناصِرٌ فِى الْارْضِ وَ لا فِى السَّماءِ»

   امت من همواره در خیر و خوشى خواهند بود، مادامى که امر به معروف و نهى از منکر کنند و همدیگر را بر کار نیک یارى رسانند و آنگاه که چنین نکنند برکات الهى از آنان سلب مى‏شود و بعضى بر بعض دیگر تسلط مى‏یابند و دیگر در زمین و آسمان یاورى نخواهند داشت.

انواع امر به معروف و نهى از منکر

   امر به معروف و نهى از منکر از نظر حکم تکلیفى و مقام اجرا به انواعى تقسیم مى‏شود:

الف- از نظر حکم تکلیفى‏

۱- واجب: امر به کارهایى که عقل و شرع به وجوب آن حکم مى‏کنند و همچنین نهى از اعمالى که از نظر عقل زشت بوده، یا از نظر شرع حرام باشد، واجب است.

۲- مستحب: امر به کارهاى مستحب و نهى از اعمال مکروه، مستحب است.

ب- از نظر اجرا

۱- فردى: در این نوع از امر و نهى، هر فرد به هنگام مواجهه با منکر یا ترک معروف، با اجتماع شرایطى که خواهد آمد، موظف است امر به معروف و نهى از منکر کند.

۲- گروهى: هرگاه برپایى واجب یا ریشه‏کنى منکر به اجتماع گروهى از افراد متوقف باشد و کار فردى مؤثر واقع نشود، لازم است امر به معروف و نهى از منکر به صورت گروهى- و اجتماع تعدادى از افراد به قدر کفایت- انجام گیرد.

۳- دولتى: در زمان وجود حکومت اسلامى، در همه مواردى که نهى از منکر به تصرف در جان و مال فاعل منکر توقف دارد و به برخورد فیزیکى منجر مى‏شود، امر و نهى به دولت و مسؤولان مربوط مانند نیروهاى انتظامى و دستگاه قضایى موکول مى‏شود.

گروهى از فقها و از جمله حضرت امام قدس سره امر به معروف و نهى از منکر را واجب کفایى مى‏دانند؛ به این معنا که اگر بعضى از مکلفین به آن قیام کنند از دیگران ساقط است و اگر اقامه معروف و جلوگیرى از منکر موقوف بر اجتماع جمعى از مکلفین باشد، واجب است اجتماع کنند.

گروهى دیگر نیز آن را واجب عینى دانسته‏اند.

احکام امر و نهى واجب‏

۱- اگر اقامه واجبى، یا ریشه کن کردن منکرى (در جامعه)، متوقف بر این باشد که عده‏اى با هم در امر یا نهى اجتماع نمایند، با اقدام بعضى از آنان، وجوب ساقط نمى‏شود و باید در این جهت به مقدار کافى اجتماع کنند.

۲- اگر عده‏اى- کمتر از مقدار کفایت- قیام کنند و بقیه با آنان همراهى ننمایند و جمع کردن بقیه نیز ممکن نباشد، واجب ساقط مى‏شود و گناه آن برعهده تخلف کنندگان باقى‏ می ماند.

۳- اگر شخص یا اشخاصى به وظیفه خود قیام کنند، ولى اثر نکند، امّا دیگرى یا دیگران احتمال تأثیر بدهند، با اجتماع شرایط بر آنان واجب مى‏باشد.

۴- اگر شخصى قطع یا اطمینان پیدا کند که دیگرى (براى انجام این وظیفه) بپا خاسته، بر او واجب نیست بپاخیزد، ولى اگر خلاف قطعش آشکار شود، بر او واجب مى‏شود. و همچنین اگر قطع یا اطمینان پیدا کند که کسى که بپا خاسته، کفایت مى‏کند، (دیگر) بر او واجب نمى‏باشد، و اگر خلاف آن آشکار شود، واجب است.

۵- احتمال یا گمان به این‏که دیگرى قیام نموده، یا کسى که قیام نموده کفایت مى‏کند کافى نیست؛ بلکه با احتمال دادن یا گمان داشتن نیز بر او واجب است؛ ولى اگر بیّنه (شهادت دو عادل) قائم شود کفایت مى‏کند.

۶- اگر برپا داشتن واجب یا بر کندن منکرى متوقف بر ارتکاب حرام یا ترک واجبى باشد ظاهر آن است که باید ملاحظه اهمیت را نماید.

۷- بیان کردن حکم شرعى یا مفاسد ترک واجب و انجام حرام، در سقوط واجب کفایت نمى‏کند؛ مگر این‏که عرف از بیان آن‏ها با قراین، امر و یا نهى بفهمد، یا مقصود از امر و نهى که انجام واجب و ترک منکر است، با بیان آن‏ها حاصل شود. بلکه ظاهر آن است که اگر به خاطر قرینه خاصى طرف از بیان آن‏ها امر و نهى را بفهمد کفایت مى‏کند، اگرچه عرف از آن امر و نهى نفهمد.

۸- گفتن عبارتى مانند: «خدا تو را به نماز فرمان داده، یا تو را از خوردن شراب نهى کرده است.» کفایت نمى‏کند، مگر این‏که مقصود از امر و نهى حاصل شود، بلکه باید دستور بدهد: «نماز بخوان»، یا «شراب نخور» و عبارت‏هایى از این قبیل که مفید امر و نهى است.

۹- در امر و نهى، قصد قربت و اخلاص، شرط نیست. این دو، واجب توصّلى شمرده مى‏شوند، تا فساد ریشه کن شده و واجبات برپا گردد؛ البته اگر امر و نهى کننده قصد قربت و اخلاص هم داشته باشد به خاطر آن پاداش خواهد گرفت.

پرسش‏

۱- معروف و منکر را تعریف کنید.

۲- اهمیت امر به معروف و نهى از منکر را با ذکر آیه‏اى توضیح دهید.

۳- انواع امر به معروف و نهى از منکر را بیان کنید.

۴- در مواردى که نهى از منکر به تصرف در جان و مال افراد بستگى دارد، اجراى آن به عهده کیست؟

۵- منظور از کفایى بودن وجوب امر به معروف و نهى از منکر چیست؟

منبع: موسسه قرآنی تسنیم لنجان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک عنوان را درج کنید * Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.