فقه ویژه مدیران(بخش۴)
شرایط امر به معروف و نهى از منکر
اصرار بر گناه
منظور از اصرار و استمرار گناه، مداومت در انجام آن نیست، بلکه ارتکاب آن عمل- هر چند براى بار دیگر- است. بنابراین، اگر یک بار شراب نوشید و یک بار دیگر هم بناى نوشیدن داشته باشد، نهى از منکر واجب است.
براساس این شرط اگر آمر و ناهى بداند که گناهکار قصد تکرار عمل خلافى را که انجام داده ندارد، نهى او واجب نیست.
توبه از گناه
توبه از گناه واجب است؛ بنابراین، اگر کسى معصیتى مرتکب شود، واجب است فوراً توبه کند و در صورتى که توبه کردنش معلوم نشود واجب است او را امر به توبه کنند و همچنین است اگر در توبهاش شک باشد؛ گفتنى است این وجوب امر به توبه غیر از وجوب نهى از گناهى است که انجام داده است. از این رو، اگر مىداند که بناى استمرار آن گناه را ندارد، ولى توبه هم نکرده، باید او را به توبه از گناهى که کرده، امر کند.
احکام مربوط به این شرط
۱- اگر نشانههاى ترک گناه از انجام دهنده آن ظاهر شود و از آن نشانهها، یقین حاصل شود که تکرار نمىکند، امر و نهى، واجب نیست.
۲- اگر پشیمانى و توبه از او آشکار شد، امر و نهى، واجب نیست.
۳- اگر نشانهاى که موجب گمان به ترک گناه مىباشد از وى ظاهر شد، امر و نهى واجب نیست.
۴- اگر از حال شخصى یقین یا اطمینان حاصل شد، یا از دلیل معتبر دیگرى معلوم گردید که قصد انجام معصیتى را دارد، هر چند هنوز مرتکب نشده، جلوگیرى از آن واجب است.
۴- مفسده نداشتن
شرط چهارم وجوب امر به معروف و نهى از منکر آن است که بر امر و نهى مفسدهاى مترتب نشود. بنابراین، اگر بداند یا گمان کند که نهى او موجب ضرر جانى، یا آبرویى، یا مالى قابل توجهى بر او یا بر یکى از خویشان، یاران و همراهانش مىشود، نهى کردن واجب نیست و از او ساقط مىشود؛ بلکه همچنین است اگر به خاطر احتمال مورد توجه عقلا ترس چنین ضررى را داشته باشد (واجب از او ساقط مىشود)، و ظاهر آن است که بقیه مؤمنان نیز به خویشان و دوستانش ملحق مىشوند.
در توضیح این شرط، تذکر نکات زیر لازم است:
۱- فریضه امر به معروف و نهى از منکر بر اساس مصالحى بر امّت اسلامى واجب شده است و آنان موظفند که این فریضه را در میان خود زنده کنند.
۲- ترک این فریضه به طور قطع مفسده دارد و پیامدهاى نامطلوبى به بار مىآورد.
۳- برپایى این فریضه گاهى موجب مفسده و ضرر مىشود و مصالح امر به معروف و نهى از منکر با مفسده یاد شده، مزاحمت مىکند. در چنین مواردى بر اساس «قاعده اهمّ و مهمّ» باید مصالح و مفاسد را سنجید؛ در جایى که مصلحتها با هم مزاحمت کنند، باید مصلحت مهمتر را برگزید، جایى که مفاسد با مصالح مقابله کنند، هر کدام مهمتر است مقدّم مىشود و هر جا هم که مفاسد با یکدیگر در تعارض باشند باید آن موردى را که مفسده کمترى دارد، برگزید.
۴- معروف و منکر گاهى از امور پر ارزش و مهم است و کیان اسلام و حوزه اسلامى به آن وابسته است، مانند جان، مال و آبروى مسلمانان، اصول دین یا مذهب، آثار اسلام و شعایر اسلامى، حفظ قرآن مجید، حفظ عقاید مسلمانان، احکام ضرورى دین، عزّت، شوکت و استقلال کشور اسلامى در عرصههاى گوناگون سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و مانند اینها.
گاهى نیز معروف و منکر از امور فرعى و فردى است و نسبت به کیان اسلام و حوزه اسلامى از اهمیت کمترى برخوردار است، مانند امرکردن فرد خاصى بهنماز و نهى او از گناه.
سؤال ۱- آیا ترک امر به معروف و نهى از منکر بر اثر ترس از اخراج از کار، جایز است؟
مثلًا با این که مىبیند مسؤول یکى از مراکز آموزشى که با طبقه جوان دانشگاه ارتباط دارد، مرتکب اعمال خلاف شرع مىشود و یا زمینه ارتکاب گناه در آن مکان را فراهم مىآورد، اگر او را نهى از منکر کند ترس آن دارد که از طرف مسؤول مقدمات اخراج او از کار فراهم شود.
جواب- به طور کلى اگر خوف دارد که در صورت اقدام به امر به معروف و نهى از منکر ضرر قابل توجهى متوجه خود او شود، انجام آن واجب نیست.
سؤال ۲- اگر کارکنان ادارات و مؤسسات در محل کار خود ارتکاب تخلفات ادارى و شرعى را توسط مسؤولین مافوق مشاهده کنند، چه وظیفهاى دارند؟ اگر کارمندى خوف داشته باشد که در صورت مبادرت به نهى از منکر ضررى از طرف مسؤولین بالاتر متوجه او شود، آیا تکلیف از او ساقط مىشود؟
جواب- اگر شرایط امر به معروف و نهى از منکر وجود داشته باشد، باید امر به معروف و نهى از منکر کنند، در غیر این صورت تکلیفى در آن مورد ندارند، همچنین با وجود خوف از ضرر هم تکلیف از آنان ساقط مىشود، این حکم در مواردى است که حکومت اسلامى حاکم نباشد، ولى با وجود حکومت اسلامى که اهتمام به اجراى این فریضه الهى دارد، بر کسى که قادر به امر به معروف و نهى از منکر نیست، واجب است نهادهاى مربوطه را که از طرف حکومت براى این کار اختصاص یافتهاند، مطلع نماید و تا کنده شدن ریشههاى فاسد که فسادآور هم هستند، موضوع را پیگیرى کند.
مرز امر به معروف و نهى از منکر
معروف و منکر- همان طور که گذشت- گاهى از امور بزرگ و مهم و زمانى نیز از امور کم اهمیت و فردى است. براى برپایى معروفهاى مهم و ریشهکنى منکرات بزرگ، باید از جان، مال و آبرو هم گذشت. ولى در امور کم اهمیت چنین نیست. بر این اساس شرط «نبودن مفسده» و دیگر شرایط امر و نهى مربوط به قسم دوم است. چنان که بعضى از فقهاى بزرگ نیز به این نکته اشاره کردهاند.
مرحوم محمد جواد مغنیه، ذیل شرط چهارم امر و نهى مىنویسد:
شایسته است اشاره کنیم به اینکه این شرط تنها به مخالفت «فروع دین» اختصاص دارد. اما در صورتى که بر «دین و اصول آن» خوف (ضرر) باشد، در این صورت، جهاد و صرف جان و مال واجب است.
مرحوم آیهالله حکیم نیز در پاسخ این استفتا که: «در رساله عملیه شما، در باب امر به معروف و نهى از منکر آمده است که امر به معروف و نهى از منکر، باید مستلزم ضررى به جان یا آبرو و مال نباشد. در حالى که در تاریخ اسلام، مؤمنان صالحى، این فریضه را انجام دادند و در این راه مصائب و سختىهاى فراوان، متحمل شدند، آیا این عمل آنان، عمل صحیحى نبوده است؟» مىفرماید:
شرایطى که براى امر به معروف و نهى از منکر بیان نمودهایم و فقها رضوان الله علیهم، ذکر کردهاند، شرایطى است که براى نهى از منکرات متعارف، بیان شده است، مثل ترک نماز، یا شرب خمر، یا تجاوز به اموال مردم و امثال اینها، [یعنى] امورى که با اساس دین سر و کار ندارد و کیان اسلام را به خطر نمىاندازد؛ اما منکراتى که وقوع آنها اساس دین را متزلزل مىکند، دفع آن امور واجب است و فداکارى در راه محافظت اساس دین و کیان اسلام به مال و جان، واجب است. چنانکه براى حفظ کیان اسلام در بسیارى از اعصار و بلاد، جهاد واجب بوده و مىباشد و آن عملى که این مؤمنان انجام دادهاند و ضربههایى که در این راه به آنان وارد شده، از این نوع دوم بوده است.
بنابراین، امر به معروف در موضوعات کم اهمیت، مرز مشخصى دارد و آن عبارت از مفسده نداشتن و خالى بودن از ضرر است. به عنوان مثال، اگر کسى کوچه را کثیف کرده باشد، باید او را امر و نهى کرد، ولى شایسته نیست که انسان در این گونه موارد پافشارى کند و جان، مال و آبروى خود را در معرض خطر قرار دهد.
اما امر و نهى در موضوعات ارزشمند و مورد اهتمام شارع مقدس، مرز نمىشناسد و هیچ امر محترمى نمىتواند با آن برابرى کند و جلو امر و نهى را بگیرد.
احکام امر و نهى در امور متعارف
با توجه به توضیحات یاد شده، مسائل زیر به امر و نهى در اینگونه موضوعات مربوط مىشود:
۱- اگر ناهى بداند یا گمان کند که نهى او سبب وارد شدن ضرر جانى، مالى یا آبرویى- هر چند در آینده- خواهد شد، تکلیف از او ساقط است.
۲- چنانچه بر جان یا آبروى خود یا مؤمنان بترسد، نهى کردنش حرام است، در صورتى هم که بر اموال قابل توجه مؤمنان بترسد، نهى کردن حرام است.
۳- اگر بر پا داشتن واجب یاجلوگیرى از منکر بر صرف مال قابل توجه متوقّف باشد، هزینه کردنش واجب نیست، لیکن چنانچه در حرج و مشقّت واقع نشود، خوب است که آن را هزینه کند، ولى اگر مورد امر و نهى از مسائلى است که در اسلام، اهمیت زیادى دارد، خرج کردن چنین مالى واجب است.
احکام امر و نهى در امور مهم
۱- اگر معروف یا منکر از امورى باشد که شارع مقدس به آن اهمیت مىدهد مانند حفظ جان گروهى از مسلمانان و هتک حرمت نوامیس آنها، یا از بین بردن آثار اسلام و محو دلیل (حقانیت) اسلام، به طورى که موجب گمراهى مسلمانان گردد یا از بین بردن بعضى از شعائر اسلام مانند بیتالله الحرام به طورى که آثار و محل آن محو شود و مانند اینها، باید ملاحظه مهمتر بودن را نماید و هر ضررى اگرچه ضرر جانى باشد یا حرج، موجب رفع تکلیف نمىباشد. پس اگر برپایى حجتهاى (حقانیت) اسلام بر بذل جان یا جانها متوقف باشد ظاهر آن است که واجب باشد چه رسد به اینکه در ضرر یا حرجى که کمتر از بذل جان است واقع شود.
۲- اگر بدعتى در اسلام واقع شود مثل منکراتى که دولتها به اسم دین مبین اسلام اجرا مىکنند، اظهار حق و انکار باطل،- به ویژه بر علماى اسلام- واجب است و اگر سکوت علماى اعلام موجب هتک مقام علم و اسائه ظن به علماى اسلام شود، اظهار حق به هر شکل ممکن، واجب است، اگرچه بدانند تأثیر نمىکند.
۳- اگر ورود بعضى علماى اعلام در دستگاه ظالمان موجب جلوگیرى از مفسدهها و منکرات شود، تصدّى آن امر، واجب است، مگر آنکه مفسده مهمترى در آن باشد، مثل آنکه تصدى آنها باعث سستى عقاید مردم یا سلب اعتماد آنها به علما گردد، که در این صورت، جایز نیست.
شرایط دیگر
عدالت و عامل معروف و تارک منکر بودن براى آمر و ناهى شرط نیست؛ بنابراین، اگر آمر و ناهى، خود مرتکب حرام شوند، در صورت اجتماع شرایط، واجب است که دیگرى را از ارتکاب آن نهى کنند، همانطور که ارتکاب آن براى خودشان نیز حرام است.
همچنین اگر خود، واجبى را ترک کرده باشند، در صورت اجتماع شرایط، واجب است دیگرى را به همان واجب، امر کنند همان طور که واجب است خودشان نیز به آن، عمل کنند.
پرسش
۱- مفسده نداشتن امر و نهى به چه معناست؟
۲- آیا امر به معروف و نهى از منکر داراى مرز است؟
۳- هزینه کردن مال قابل توجه در جایى که برپایى واجب یا جلوگیرى از منکر به آن متوقف است چه حکمى دارد؟
۴- حکم امر به معروف و نهى از منکر در موضوعات مورد اهتمام شارع مقدس چیست؟
۵- آیا امر به معروف و نهى از منکر بر کسى که خود عامل معروف و تارک منکر نیست، واجب است؟
منبع: موسسه قرآنی تسنیم لنجان