روشهای انتقال مفاهیم دینی شماره۷

روشهای انتقال مفاهیم دینی شماره۷

روش چهاردهم:روش خلق موقعیت برای داوری؛

تشویق مخاطبان به اظهار عکس العمل می تواند بسیار مفید باشد روش ایجاد فرصت برای داوری است. این روش در اصل در مسند قضاوت قرار دادن مخاطب است تا خود حکم کند که حق با کدام طرف است وقتی حاکم خود افراد باشند و با تفکر و اندیشه خود جانب حق را یافته باشند با تمایل بیشتر و اعتقاد استوارتری آنرا می پذیرند و بدان ملتزم می گردند.

معروف ترین مثال: وضوی امام حسن و امام حسین (ع) برای آن پیرمرد است که این دو با انجام وضوی خودشان خلق موقعیتی کردند که پیرمرد داوری کند و بالوجدان بیابد که اصل مسئله چگونه است امام حسین و امام حسین با شیوه های مختلفی می توانستند با پیرمرد برخورد کنند می توانستند موعظه کنند یا نصیحت یا آموزش یا تحقیرش کنند انواع راهها را می توانستند داشته باشند اما از این روش استفاده کردند و با وضو گرفتن خودشان فرصتی را بوجود آوردند که خود پیرمرد قضاوت و حکم کند و به اصل مطلب برسد.

مثال: کسی که گمان می کند نیازی به پیروی از عالم نیست و هر کس می تواند خود طریق هدایت را بپیماید وقتی مخاطب جمله «هل یستوی الأعمی و البصیر» (انعام، آیه ۵۰) قرار می گیرد وجدانش به او می گوید همان طوری که نابینا و بینا در عین اینکه در انسانیت مشترکند اما در عین حال اوضاع و احوال آن دو حکم می کند که نابینا از بینا پیروی بکند جاهل نیز می بایست از عالم متابعت نماید. استفهام های قرآن به چند بخش تقسیم می شوند: بعضی ها می خواهند طرف را توبیخ کنند، بعضی ها امرند «افلم یسیروا فی الارض» چرا سیر نمی کنید؟ بعضی هم برای خلق موقعیت برای داوری است. «أأنتم تزرعون» «أم نحن زارعون» این موقعیت بوجود آورده که طرف خودش قضاوت کند «وما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی» ما زدیم تو کاره ای نیستی. در این روش به مخاطب فرصت داوری و قضاوت داده می شود تا درباره حادثه و عناصر آن اظهار نظر کند.

مثال: امام رضا (ع) برای محکوم کردن مسیحیان که مدعی الوهیت مسیح بودند به جاثلیق (بزرگ مسیحیان) فرمود: عیسی (ع) همه چیزش خوب بود تنها یک عیب داشت و آن اینکه عبادت چندانی نداشت مرد مسیحی برآشفت و به امام گفت: چه اشتباه بزرگی می کنی اتفاقاً او از عابدترین مردم بود. امام فوراً فرمود: او چه کسی را عبادت می کرد؟ آیا کسی جز خدا را می پرستید؟ و با اعتراف شخص مسیحی او را به قضاوت واداشت.

مثال: یک جوانی از قریش آمد خدمت رسول الله، گفت یا رسول الله به من اجازه بدهید زنا کنم. اطرافیان ناراحت شدند پیامبر به او گفت بیا جلو، خلق موقعیت کرد برای داوری جوان تا خودش بیابد این کار درست است یا نه؟ به او گفت جوان! گفت: بله، گفت آیا دوست داری کسی با مادرت زنا کند؟ عرض کرد نه به خدا قسم! پیامبر فرمود: دیگران نیز چنین چیزی را دوست ندارند. آیا دوست داری کسی با دخترت زنا کند؟ عرض کرد: نه به خدا قسم! فرمود دیگران نیز دوست ندارند. گفت آیا زنا با خواهرت را دوست داری؟ عرض کرد نه بخدا قسم! گفت خب دیگران نیز همین طورند. با عمه و خاله ات چطور؟ فرمود دیگران نیز این چنین اند. پیامبر ۴ ـ ۵ تا موقعیت خلق کرد. تا اینکه دست بر سر جوان کشید و گفت خدایا این جوان را ببخشای و قلبش را پاکیزه بدار. (مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج ۱، ص ۱۲۹)

روش پانزدهم:علاقمند ساختن مخاطبان به خداست؛

علاقمندی کودک به دین و خدا اکتسابی نیست بلکه از درون او برمی خیزد و درون او وجود دارد «فأقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطر الناس»از راههای علاقمند کردن مردم به خدا بیان نعمت های محسوس و قابل مشاهده است که در این زمینه به فرمایش امام سجاد (ع) اشاره می شود.

بهشت یک نعمت الهی است و الان قابل حس نیست اگر بخواهد علاقه به خدا ایجاد شود باید از نعمت های محسوس گفت. امام سجاد (ع) می فرمایند: خداوند به حضرت موسی (ع) وحی نمود که مردم را به من علاقمند کن و آنان را نیز نزد من محبوب ساز عرض نمود چگونه؟ وحی آمد نعمت های مرا برای آنان بازگو کن آنان خود عاشق من خواهند شد. (بحار، ج ۲، ص ۴ حدیث ۶)

یادآوری نعمتهای الهی روش همه پیامبران الهی است از شیوه هایی که فطرت و وجدان الهی افراد را هدف قرار می دهد روش یادآوری نعمت های خدادادی است. اگر انسانها به یاد داشته باشند که «وما بکم من نعمه فمن الله»(نحل آیه ۵۳) آنچه دارید همه از سوی خداست. آنگاه دلها به سوی او توجه بیشتری می نماید.

حضرت موسی (ع) از این روش برای علاقمند کردن مردم به خدا استفاده کرده است(اعراف آیه ۱۳۸) حضرت شعیب (ع) در قرآن از این روش استفاده کرده است(اعراف، ۱۳۸) حضرت شعیب نیز برای دعوت قومش بارها نعمت های الهی را برای قومش بازگو کرده (اعراف آیه ۸۶) امام علی (ع) در خطبه های نهج البلاغه از این روش مفصل برای علاقمند کردن مردم به خدا بهره گرفته است. (نهج البلاغه خطبه ۱۸۵) در وصیت و نصایحش به فرزندش امام حسین (ع) در خطبه ۳۱ می فرماید: و اگر توانستی که بین تو و خدا صاحب نعمتی قرار نگیرد چنین باش زیرا تو روزی خود را دریافت می کنی و سهم خود برمی داری و مقدار اندکی که از طرف خدای سبحان بدست آوری بزرگ و گرامی تر از مال فراوانی است که از دست بندگان دریافت می داری گر چه همه از طرف خداست.

یادآوری نعمتهای الهی در قرآن به چند بخش تقسیم می شود:

۱. نعمت رهبری و هدایت؛ «یا قوم اذکروا نعمت الله علیکم اذ جعل فیکم انبیاء»(مائده آیه ۲۰)

۲. نعمت رزق و روزی؛ «یا ایها الناس اذکروا نعمت الله علیکم»(فاطر، آیه ۳) ای مردم نعمت خدا را بیاد آورید آیا جز خداوند آفریننده ای هست که از آسمان و زمین به شما روزی می دهد.

۳. نعمت وحدت؛ «اذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فألف بین قلوبکم» (آل عمران آیه ۱۰۳) ای قوم نعمت خدا را بر خودتان بیاد آورید هنگامی که بین شما رسولانی را قرار دادیم تا الفت ایجاد کنند.

۴. نعمت پیروزی بر دشمن؛ ای مومنان نعمت خدا را بیاد آرید آنگاه که لشکری بر ضد شما جمع شدند سپس ما بادی تند و سپاهی که با چشم نمی دیدید بر آنها فرستادیم. (احزاب، ایه ۲۶)

۵. نعمت استقلال و آزادی؛ (انفال، آیه ۲۶)

۶. نعمت توبه و بخشش از گناهان؛ «ألم یعلموا أنّ الله هو یقبل التوبه عن عباده»(توبه ، آیه ۱۰۴)

روش شانزدهم:روش تنوعی؛

تعریف نوجوانی: نوجوانی معرف تغییر عمیقی است که کودک را از بزرگسال جدا می سازد. این مرحله واقعاً به منزله دگرگون شدن است، دوره ای است که نوجوان دائماً در حال تغییر است و حتی خود وی با مشکل بزرگ وضعیت و موقعیت خویش روبروست. این دوره از مراحل نسبتاً دشوار تربیتی است. زیرا نوجوان در این سن بوالهوس و دمدمی مزاج می شود. (مراحل رشد و تحول انسان، ص ۱۵۱)

در این تعریف چند قید آمده است که همه اینها شکل و اسمشان فرق می کند ولی معنایشان یکی است. نوجوانی معرف تغییر عمیق است. یکی اینکه دارای یکسری تحول و تغییرهاست. موقعیتی است که کودک را از بزرگسال جدا می کند. این مرحله به منزله دگرگونی است که همه یک معنا دارند. دوره ای است که نوجوان دائما در حال تغییر است که این تأکید قید اولی است. نوجوان در این سن بوالهوس است که به معنای متغیر بودن و قید بعد دمدمی مزاج است که در این سنین یک لحظه شاد است لحظه ای غمگین است امیدوار و ناامید و…..

اگر خواستیم معارف دین را برای نوجوان توضیح بدهیم نمی شود بصورت یکنواخت در عرض یک ساعت گفت چون که این هر لحظه خودش حالت خاصی دارد و او با ما همراه نمی شود.

برای ارائه مفاهیم دینی بهترین شیوه روش تنوعی در ارائه مطالب دینی است:

مثال کاربردی :

«قولوا للناس حسناً»با مردم به روش نیکو سخن بگویید (سوره بقره، آیه ۸۴) این آیه در رابطه با چه چیز هست؟ سخن گفتن و کلام.

پیامبر می فرماید: «طوبی لمن ملک لسانه» خوشا به حال کسی که اختیار زبانش را دارد.

کلمه شناسی: حضرت موسی (ع) را کلیم الله می گویند یعنی کسی که با خدا سخن می گوید هم سخن و هم صحبت با خداست.

آداب دینی: هنگام حرف زدن دست طرف را نگیر به شانه اش دست نزن باید مردم را با سخن گرفت نه با دست.

احکام در رابطه سخن گفتن: اگر کسی در نماز سخن بی جا بگوید باید بعد از نماز دو سجده سهو انجام دهد.

سیره: رسول خدا هنگام سخن گفتن با کلامش مردم را بهم نزدیک می کرد و از یکدیگر متنفرشان نمی کرد.

شوخی: امام رضا می فرماید: مرد عربی برای پیامبر هدیه می آورد تا پیامبر هدیه او را می گرفت مرد عرب می گفت بی زحمت پولش را بدهید. پیامبر از این زبان خوش اعرابی خوشش می آمد هرگاه غمگین می شد می گفت اعرابی چه شد ای کاش می آمد. تا پیام و موعظه و انواع و سخن ها و……الی آخر.

منبع: استاد اسماعیلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک عنوان را درج کنید * Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.